مقدمه ای در پاسخ به شما

آن چه می خوانید پاسخی شفاف است به نظر خوانندگان گرامی صفحه ی از پیله تا پرواز:

در پی نوشته هایی که نقش زن را در ادبیات ایران نشان می داد و در شماره های پیش تقدیم تان کردم، واکنش های مثبت و منفی بسیاری به سویم روانه شد. با این که پیش از انتشار نوشته هایم در این موضوع، توضیحات مفصلی داده بودم، برخی از عزیزان احساس توهین به مفاخر ملی را دریافت کرده و به اندیشه و سواد من نشانه رفته بودند.

 


این نوشتار را از زبان نویسنده بشنوید


 

دفاع تمام قد، بت سازی است

در پاسخ به چنین برخوردی باید بگویم که دفاع تمام عیار و بی توجیه علمی، یک بت سازی بیهوده است. باور کنید که باورم را می گویم ما ضربه های سختی را از شاعران و اندیشمندان مان خورده ایم. آن عده که تنها مدح می گفتند و صله می گرفتند که هیچ؛ آنان که ادعا می کردند و اغلب قصد حفظ جان و ناموس مردم را داشتند شیوه هایی بنا نهادند که هنوز هم چوب آن را می خوریم.

نقش زن در لیلی و مجنون نظامی – قسمت دوم

بیایید دیگر اسطوره نسازیم

مغولان، فرستاده خداوند هستند

برای نمونه سری به تاریخ جهان گشای جوینی بزنید و فریب مذهبی را به چشم می بینید. جوینی می گوید مغولان فرستاده ی خدا هستند و باید عزیزشان بداریم چون با عذاب هایی که به ما می دهند گناهان مان پاک می شود. وی حمله ی مغول را بیش تر از نظر مذهبی توجیه می کند و می گوید مردم چند دسته شده اند:

آن ها که کشته شده اند مستقیم به بهشت رفته اند و آنان که اسیر شده و به غلامی به ممالک دیگر رفته اند به لطف خدا شهرها و کشورهای دیگر را سیاحت می کنند و آن ها هم که مانده اند عذاب می کشند و گناهان شان بخشیده می شود و وقتی بمیرند فورا می افتند وسط بهشت!!

از نظر او همه ی مردم از برکت حمله ی مغولان مورد لطف خدا قرار گرفته اند. خاک بر سر چنین اندیشه ای که هنوز هم ادامه دارد و گویا قرار است تا ابد ادامه داشته باشد.

 

البته می پذیرم که گروهی می گویند این بزرگان برای آرامش خاطر مردم و حفظ جان شان چنین گفته اند. اگر این نکته را هم قبول داشته باشیم حالا که آن دوران گذشته و ما توجیه آنان را هم بررسی کرده ایم؛ حالا چرا باید متعصبانه و طبق همان اندیشه برخورد کنیم.

سخن من این است که چرا نظامی را با شخصیت انسانی اش نبینیم و قضاوت نکنیم. مگر او هم مثل ما انسان نبوده با همین احساسات و ادراکات. چرا او باید از همه ی بدی ها مبرا باشد.

در نهایت باید بگویم که از واکنش همه ی شما عزیزان شاد شدم. همین که برای تان مهم بوده و ابراز عقیده کرده اید من به هدفم نزدیک شده ام و موافقان نظر بنده هم بدانند که درسی است که پس از حدود سی سال مطالعه پس می دهم. ادعایی ندارم و بزرگان مان را بزرگ می شمارم. که حق هم همین است اما چون شما زیر بار خرافه و بت سازی نمی روم. درود بر همه ی شما و خواهشمندم حقیر را با نظرات خود درس معرفت بدهید.