این روزها مشغول تماشای فصل جدید سریال محبوب This is Us هستم. راستش حدود یک ماهی طول کشید تا خودم را راضی کردم این فصل را ببینم. چرا؟ شاید برایتان خنده دار باشد که می ترسیدم نکند این سریال تمام شود و دیگر در عمرم شانس دیدن چنین شاهکاری را نداشته باشم. به نظر من این سریال بی نظیر است. داستان آن درس اخلاق و زندگی است، از آن درس هایی که این روزها به آن بیشتر از قبل نیاز داریم.

جدای از ساخت حرفه ای، ‌بازی زیبا و تدوین هنرمندانه آن که بیننده را با خود در سفری دائمی در گذشته و حال و آینده خانواده پیرسون همراه و همدل می سازد،‌ اعتقاد دارم آن چه این سریال را ممتاز می کند این است که شخصیت های اصلی این داستان هر کدام در جایگاه خود انسان بزرگی هستند بدون اینکه برای بزرگ بودن نیاز داشته باشند بدون عیب و نقص در زندگی قدم بردارند. مثل من و شما.

 

 

قصد من از نوشتن این مطلب، نقد این سریال نیست چون من منتقد هنری نیستم،

اما این روزها‌ ذهنم ناخواسته درگیر موضوعی شده که ما ایرانی ها و شاید در نگاهی کلی تر،‌ شرقی ها را در طول گذر تاریخ تحت تاثیر قرار داده و فکر می کنم مانعی در توسعه فرهنگی ما، آن طور که باید و شاید بوده است. موضوعی که من از آن به عنوان فرهنگ اسطوره سازی یاد می کنم. ادبیات ما سرشار از بزرگان و قهرمانانی است که به اسطوره تبدیل شده اند. انسان هایی که عیب و نقصی ندارند. حتی نویسندگان این آثار فاخر هم به تدریج اسطوره شده اند.

این مساله به زندگی ما هم ریشه دوانده و خیلی وقت ها اگر کسی به قله ای از افتخارات می رسد،‌ از او اسطوره می سازیم و دیگر نمی توان عیبی به او وارد کرد. به نظرم دلیلی ندارد اگر کسی در علم و هنر مثلا در نقاشی یا موسیقی و آواز افتخار آفرینی می کند و به بزرگی می رسد،‌ لزوماً انسانی چشم پاک و اخلاق مدار،‌ همسری باوفا، پدر و مادری دلسوز یا شهروندی مسئولیت پذیر هم باشد. اصلا اگر کسی را به اسطوره تبدیل کنیم در حقش ظلم کرده ایم چون راه بازگشت و تغییر رفتار و جبران مافات را محکم به رویش بسته ایم.

سرمقاله شماره ۲۹ : هیچ چیز مگر انسان

چه بسیار از هنرمندان معروف و صاحب نام و برندگان جوایز بین المللی که در طول چند سال گذشته با راه افتادن جنبش می تو،‌ مورد نقد اجتماع قرار گرفتند و از صحنه ها پاک شدند. اما برای ما چه دستاوردی داشت؟ هیچ. چون ما از دلاوران، قهرمانان و بزرگان مان اسطوره می سازیم و اسطوره از خطا به دور است.

بیایید دیگر اسطوره نسازیم.

شاد و تندرست باشید.

سرمقاله شماره ۳۰ مجله پلاک ۵۲