در ادبیات کهن فارسی، درباره ی نکوهش زنان و تحقیر آنان، بیت های بی شماری سروده شده است و درون مایه شعرهای موردنظر هم متفاوت و مختلف است. یکی از این درون مایه ها «مشورت نکردن با زنان» است. پیشینه ی این رویکرد از فردوسی و فرخی آغاز می شود و به ناصر خسرو، سنایی، مولوی و اوحدی مراغه ای می رسد.

 

با بررسی دیوان اشعار شاعران بزرگمان مانند فردوسی، مولوی و سنایی درمی یابیم، که در بعضی موارد باورهای نامبارکی هم درباره ی زنان داشته اند که جامعه را به سوی مردسالاری عمیقی پیش برده است.

فردوسی در این باره گفته است:

به کاری مکن نیز فرمان زن

که هرگز نبینی زنی رای زن

و در جای دیگر سروده است:

همی خواست دیدن سر راستی

ز کار زن آید همه کاستی


این مطلب را با صدای نویسنده گوش دهید


این رویکرد در پی ناقص العقل دانستن زن شکل می گیرد. فرخی هم در این باره سروده است:

کس کو به حصاری قوی از طاعت او رفت

بهتر زان که به گفتار زنی شد به جوالی

در جوال کسی رفتن، کنایه از فریب خوردن از اوست. در این بیت، فرخی گرفتار شدن در قلعه ای بزرگ و هولناک را  بهتر از گرفتار شدن در سخن زنان می داند و با کنایه می گوید، که نباید به اندرز و مشورت زنان گوش بدهیم و از آنان فریب بخوریم.


رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

باله کلاسیک با شوری ایرانی

تماشا کنید :گپ و گفت با آزیتا صاحب جمع ، بنیانگذار باله ملی پارس در ونکوور


سنایی هم در این باره گفته است:

ماه مانند رایزن باشد

دیگری گفت: نی که زن باشد

یعنی چون زن است شایستگی مشورت کردن را ندارد. ناصرخسرو، که فردی متعصب بود، پا را از این هم فراتر گذاشته و گفته است:

به گفتار زنان هرگز مکن کار

زنان را تا توانی مرده انگار

مولوی هم در این باره گفته است:

نفس خود را زن شناس، از زن بتر

زانک زن جزوی است، نفست کل شر

مشورت با نفس خود گر می کنی

هر چه گوید کن خلاف آن دنی

مشورت با نفس خود اندر فعال

هر چه گوید عکس آن باشد کمال

برای مطالعه بیشتر: نقش زن در اشعار کهن فارسی

معنای این بیت ها روشن است. مولوی برای بدگویی از نفس، آن را با زن مقایسه و تشبیه می کند و می گوید که با زن مشورت نکن و اگر هم مشورت کردی، خلاف آن چه به تو می گوید عمل کن. با بررسی دیوان اشعار شاعران مان درمی یابیم، که باورهای نامبارکی درباره ی زنان وجود داشته است که جامعه را به سوی مردسالاری عمیقی پیش برده است.

در ادامه ی پی گیری رد این زن ستیزی و مردسالاری، به درون مایه های متنوع، از شاعران مختلف می پردازم.