ماموریت در دوبی – قسمت هفتاد
فیتز به سبب انجام سفرهای مکرر هوایی میان تهران و دوبی که از طریق بندرعباس و شیراز صورت می گرفت به قول معروف وجب به وجب این مسیر هوایی را مثل کف دستش میشناخت. به عنوان مثال او می دانست که پنج دقیقه بعد از برخاستن هواپیمای جت (لیران ار) از فرودگاه دوبی جزیره ابوموسی بر سر راه ظاهر می شود.
«شبح اپراتور، یک پیشگویی»: ثبت تاریخ از زبان تخیل
هادی کیکاووسی در اولین رمان خود، سعی میکند در حالیکه فضا و شخصیتها کاملا برگرفته از فضای بومی سواحل جنوبی ایران است، به سبک جدیدی از ارائه بومی نویسی برسد.
داستان دنباله دار سلیم سامورایی – قسمت نوزدهم
تقصیر شوما نیس کتیخانوم. تقصیر این روزگاره. تقصیر این روزگاره که بابای شوما شد وکیل و بابای ما شد بنای روزمزد که از بالای داربست پایین افتاد و ما رو تو این دنیای دَرَندشت ول کرد.
ماموریت در دوبی – قسمت شصت و نهم
شیخ راشد با یاد آوری خاطره دغل کاری پدرش لبخندی زد و به صحبت هایش با فیتز ادامه داد:ما در دنیای کاملا متفاوتی آکنده از سنت ها و روش های تازه زندگی می کنیم.
داستان دنباله دار سلیم سامورایی – قسمت هجدهم
سلیمسامورایی به خودش آمد. نگاهی به دوروبر کرد و مستهای لایعقل را از نظر گذراند. غیرتش اجازه نمیداد آنجا بنشیند و نگاههای هوسران را روی طلا ببیند. دستش هم خالی بود و نمیتوانست کاری برای او بکند؛ پس بایست آنجا را ترک میکرد.
ایزد آناهیتا، الهه عشق و باروری
نام این ایزدبانو اولین بار در کتیبه هخامنشی در دوره اردشیر دوم دیده می شود. او آخرین خدای مورد پرستش هخامنشیان در کنار اهورامزدا و میترا است. او ایزد آب های زمینی و آسمانی، فراوانی و نعمت و شکوه زندگی و زاد و ولد، مربی گیاهان و ستوران است.
داستان دنباله دار سلیم سامورایی – قسمت هفدهم
پای خدیجه که به داخل زیارتگاه رسید، انگار عقدههای هزارسالهاش سر گشودند. نرسیده به ضریح خودش را روی زمین انداخت و چنان گریهزاری راه انداخت که نگو نپرس!
ماموریت در دوبی – قسمت شصت و هفتم
فیتز به دلایلی نامعلوم نسبت به فرزند شیخ حمد احساس نفرت می کرد و به همین سبب بسیار خوشحال بود از اینکه به جای شیخ صقر سرو کارش با شخص شیخ حمد افتاده است.