استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
داستان صوتی
نوشته ایگناتسیا ده مائوس (Ignacia de Mauessنویسندهی پرتغالی زبان اهل برزیل)
با صدای طوفان مهردادیان
داستان « انتقام مقتول» از مجموعه داستان «در قلمروی مرگ» – این کتاب برگزیدهای از بهترین داستانهای گوتیک جهان شمرده میشود که مرکزیت خود را مضمون مرگ قرار داده است. اما چرا باید داستانهای هول و هراس آوری درباره مردگان بخوانیم؟
گرچه ادبیات گوتیک (هول و هراس) و نیز مهم ترین زیرشاخه آن داستانهای مرگ (ماکابر) همواره در طول تاریخ جذاب و پرخواننده بودهاند، علت اساسی ارائه این داستانها فراتر از جذابیت آنهاست. خرده گیرترین منتقدان نخبه گرا نیز باور دارند بی فهم و خوانش ادبیات گوتیک نمیتوانیم به کشف و درک راستینی از آثار سوررئال، سمبولیستی و بخش مهمی از ادبیات پسامدرن دست یابیم. ا
ما در عین حال که بر این پله گام میگذاریم تا به آثار مدرنتر برسیم، خود به خود به سیر و سفری اعجاب آور و لذت بخش دست میزنیم. آیا این لذت بخشی به تنهایی دلیلی بسنده نیست؟ هر چند ترجیح مضمون مرگ بر وحشت، در این داستانها، ما را به تامل و اندیشه ژرف تری نیز راه میبرد. و از یاد نمیبریم آن کلام زیبای رمانتیکهای کهن آلمانی را که: تنها عشق است و مرگ که همه چیز را دگرگون میکند!
گمان کردهاید که من دیوانهام؟ نه، اما چرا دیگران چنین میگویند؟
آنان میگویند چون یک نفر را کشتهام دیوانهام! اما اینکه دلیل دیوانگی نشد، تازه هر کس دیگری هم بود همین کار را میکرد. آقای قاضی اشتباه کرد که مرا گناهکار دانست؛ من در مقایسه با مقتول کمتر گناهکارم. آخر خودتان انصاف دهید گناه من بیشتر بود یا او که پول فراوان همراه داشت؟
گناه من بیشتر بود یا او که با پولهایش پز میداد و همه جا جار میزد که پول زیادی دارد؟ گناه من بیشتر بود یا او که شب را در میهمانخانهی من ماند و زحمت پیادهروی در شب را به خود نداد؟
این داستان را با صدای طوفان مهردادیان گوش کنید