Think Again: The Power of Knowing What You Don’t Know

بی سوادان قرن بیست و یکم کسانی نخواهند بود که نمی توانند بخوانند و بنویسند، بلکه کسانی خواهند بود که نمی دانند چگونه آموخته های قبلی خود را دور بریزند و دوباره یاد بگیرند .  آلوین تافلر

پوپر فیلسوف شهیر قرن بیستم زمانی که می خواست علم را تعریف کند، سه ویژگی برای آن یافت. یکی از این ویژگی ها این بود که یک گزاره علمی زمانی علم می تواند باشد که امکان رد شدن داشته باشد.

گمان می کنم که پوپر در اینجا دست بر روی نکته مهمی گذاشت است. چرا که بشر در طول تاریخ طولانی ای که از سر گذرانده تنها در زمان هایی موفق عمل کرده است که توانسته با عبور و نقد و یا رد نظریه های پذیرفته شده ی قدیمی، به راه حل های جدیدی دست یابد و در مسیر تغییر و پیشرفت قدم بردارد.

معرفی کتاب:

سکوت 

همه دروغ می گویند

کتابی را که در این شماره معرفی می کنم دقیقا همین را می خواهد بگوید. نویسنده ی کتاب آدام گرنت، می خواهد ذهن خواننده اش را به این چالش بکشد که باهوش بودن دیگر چندان مهم نخواهد بود. حتی نابغه بودن می تواند خطرناک باشد، چرا که باهوش ها و نوابغ بیش از دیگران به الگوهای موجود دست می یابند و ممکن است ذهنشان دچار چارچوب های از پیش تعیین شده ای شده و نتوانند تغییرات را به سرعت دریابند.

دوباره فکر کن: قدرت دانستن چیزهای که نمی دانیم
آدام گرنت

حالا تمامی اینها چرا مهم است. برای اینکه در دنیایی زندگی می کنیم که سرعت تغییراتش بسیار بالاست. ایزاک آسیموف زمانی نوشته بود:

مابین سال های ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ دانش بشر به اندازه کل تاریخ بشر پیشرفت کرده است. و مابین سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ این میزان دو برابر شده است.


گو اینکه امروزه این دو برابر شدن به پنج سال رسیده است. در دانشگاه های پزشکی و پیرا پزشکی هیچ منبعی که بالای پنج سال و گاه سه سال از نشر آن گذشته باشد اعتبار علمی ندارد.


معرفی کتاب با صدای داوود قنبری

 


این را بگذارید در کنار این حقیقت که کتاب های جالینوس و ابن سینا و رازی صدها سال تدریس می شده اند. حالا که دیگر نبوغ برای موفقیت ما اعتبار به بار نمی آورد، پس چه باید کرد؟ آدام گرینت اینطور پاسخ می دهد:

 

اما در دنیای پیچیده امروزی، مجموعه‌‎ی دیگری از مهارت‌‎های شناختی وجود دارد که شاید بیشتر از هوش اهمیت داشته باشند: قابلیت تجدید نظر، فکر کردن دوباره و فراموش کردن آموخته های پیشین.!

تصور کنید که بر اساس آنچه که در کتاب های مدرسه آموخته ایم باید هنوز هم پلوتون سیاره نهم منظومه شمسی باشد در حالی که بر اساس یافته های کنونی دیگر چنین نیست. آیا زمان آن نرسیده است که به تمامی آنچه آموخته ایم با دیده ی شک و تردید بنگریم؟ به قول نویسنده همانطور که استفاده از ویندوز98 دیگر برای ما کارایی ندارد افکار سال ۱۹۹۸ نیز دیگر کارایی ندارد.

دوباره فکر کن: قدرت دانستن چیزهای که نمی دانیم

بخش کوتاهی از کتاب را بخوانید:

“هم اکنون حیاتی ترین موعد بازنگری است. در همین دوران پاندمی ویروس کرونا، بسیاری از رهبران سراسر دنیا سرعت لازم برای تجدیدنظر درباره مفروضات پیشین شان را نداشتند؛ فرضیه اول اینکه ویروس نمی تواند به همه کشورها سرایت کند، در وهله بعدی میزان کشندگی آن چیزی فراتر از آنفلوانزای ساده نیست و در ادامه، صرفا توسط افرادی منتقل خواهد شد که علائم مشهود داشته باشند. هنوز هم در برابر این ویروس تلفات می دهیم.”

آدام گرانت متولد ۱۹۸۱ و دانش آموخته روانشناسی سازمانی در دانشگاه های هاروارد و میشیگان است. او یکی از نویسندگان برجسته و پرنفوذ معاصر و یکی از تاثیر گذاران اصلی حوزه مدیریت معاصر در دنیا است.

این کتاب امسال منتشر شده و تا کنون پرفروش ترین کتاب در این حوزه ی از دید نیویورک تایمز است.