اگر شاغل باشید احتمالا با مدیرهای عجیب و غریب و هولناک سر و کار داشته‌اید، در غیر این صورت یا خیلی خوش‌شانس هستید یا زمان رویارویی با این انسان‌های سمی هنوز فرا نرسیده. یک مدیر بد می‌تواند جنسیت زده، بی‌احساس، بی‌رحم و بی‌توجه باشد و در یک کلمه هنوز هم به نظام برده‌داری اعتقاد قلبی دارد و کارکنانش را برده‌های بی‌قید و شرطی می‌بیند که باید با مزد کم و بیش‌ترین راندمان در سخت‌ترین شرایط کار کنند و به خاطر این لطف تا پایان عمر مدیونش باشند!

اما در دنیا به اندازه‌ی همه‌ی مدیرهای وحشتناک، مدیرهای معقول و دوست‌داشتنی هم وجود دارند که کار کردن با آن‌ها از لذت‌بخش‌ترین تجربیات زندگی هر کسی است. آن‌ها الهام‌بخش، خوش‌رفتار، مشوق و همراه هستند و عین حال به نظم و ترتیب و کیفیت کار هم اهمیت می‌دهند؛ با این اوصاف حتی اگر بهترین نباشند حداقل حسن نیت دارند و به بُعد انسانی کارمندانشان توجه می‌کنند. از نمونه‌های سینمایی یک مدیر خوب می‌توان به مایکل اسکات در سریال «اداره» (The Office) اشاره کرد که با وجود همه‌ی کاستی‌ها همیشه مراقب کارمندانش بود.

اگر انسان خوش‌شانسی باشید با مدیری شبیه گزینه‌های این فهرست مواجه نمی‌شوید. آن‌ها ممکن است در نهایت بهترین نتایج حرفه‌ای را بگیرند اما بدون شک بهای سنگینی پرداخت می‌کنند که همان فرسایش و از دست دادن همیشگی نیروهای کار دلسوز است. گزینه‌های این فهرست وحشتناک‌ترین مدیرهایی هستند که هر کسی می‌تواند با آن‌ها کار کند و کارمندانشان احتمالا بارها و بارها از خودشان می‌پرسند آیا مسیر پیشرفت شغلی ارزش این همه استرس را دارد یا نه؟

۵- میراندا پریسلی در شیطان پرادا می‌پوشد (The Devil Wears Prada)


بازیگر: مریل استریپ
سال انتشار فیلم: ۲۰۰۶
کارگردان: دیوید فرانکل
امتیاز IMDb فیلم: ۶.۹ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۷۵ از ۱۰۰

ظاهرا شخصیت میراندا پریسلی از آنا وینتور سردبیر مجله‌ی ووگ به عنوان یکی از قدرتمندترین زنان دنیای مد الهام گرفته شده است و مریل استریپ در شیطان پرادا می‌پوشد، توانسته به خوبی روحیات یک مدیر موفق اما به شدت بد رفتار را به تصویر بکشد.

تماشا کنید :

معرفی فیلم شانگ چی و افسانه ده حلقه

معرفی فیلم زمانی برای مردن نیست

از شیوه‌ی راه رفتن میراندا پریسلی کاملا مشخص است که با زنی قدرتمند و با اعتماد به نفس بالا سروکار داریم. او ممکن است در راس امپراتوری مد باشد اما همه‌ی این موفقیت‌ها به او اجازه نمی‌دهد با کارمندانش مثل خدمتکاران شخصی رفتار کند. در سراسر فیلم شیطان پرادا می‌پوشد، دستیارانش امیلی (امیلی بلانت) و اندی (آنا هاتاوی) را تحقیر می‌کند و مجبور می‌کند کارهای شخصی‌اش مثل گرفتن لباس از خشک‌شویی یا تهیه‌ی شام را انجام دهند. اندی در این زمینه مظلوم‌تر واقع شده و مجبور است کارهای محیرالعقولی مثل رزرو پرواز در شرایط طوفانی و تهیه‌ی یک کتاب منتشر نشده برای دختران دوقلوی خانم مدیر را انجام دهد!

یک رهبر تمام‌عیار معمولا باید در محیط کارش جو مثبتی ایجاد کند و انگیزه‌ی کار گروهی را به کارمندانش تزریق کند اما میراندا پریسلی دقیقا برعکس است و گویی از این کار کاملا لذت می‌برد. ترس و وحشت در محل کار میراندا موج می‌زند، او زیردستانش را مقابل یکدیگر قرار می‌دهد و وحشتناک‌تر از همه برای حفظ موقعیت شغلی خودش، پیشرفت یکی از کارمندان وفادارش را قربانی می‌کند.

تماشا کنید : دیالوگ ماندگار فیلم دکتر استرنج لاو

احتمالا بسیاری از مخاطبان شیطان پرادا می‌پوشد، این طور استدلال می‌کنند که تجربه‌های سختی که اندی در دوران دستیاری میراندا پریسلی کسب کرده باعث موفقیت‌های او می‌شود اما به جز او صدها دختر دیگر هم برای میراندا کار کردند و بدون شک رفتارهای سمی خانم مدیر به کشتن علایق و اعتماد به نفس در بسیاری از آن‌ها منجر شده که آینده‌شان را برای همیشه تغییر داده است.

۴- بیل لومبرگ در محیط اداره (Office Space)


  بازیگر: گری کول
  سال انتشار فیلم: ۱۹۹۹
  کارگردان: مایک جاج
 امتیاز IMDb فیلم: ۷.۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۰ از ۱۰۰

در سیستم مدیریتی اصطلاحی وجود دارد به نام مدیریت ذره‌بینی (Micromanaging) که آثار مخربی هم بر محیط کار دارد. حالا این اصطلاح به چه معنا است؟ اگر مدیری بیش از حدِ طبیعی جزئی‌نگر باشد، حتی ریزترین رفتار کارمندانش را زیر نظر بگیرد و در کوچک ترین مسائل شرکت و تصمیم‌گیری مدیران میانی دخالت کند، به این سندروم مهلک دچار است. در حقیقت این دسته از مدیران از نشست و برخاست کارمندان گرفته تا برند چای مصرفی در شرکت اعمال سلیقه می‌کنند و معتقدند خودشان صد در صد درست می‌گویند.



تماشا کنید : بالاخره این زندگی مال کیه ؟ ( تماشای رایگان تا پایان ژانویه ۲۰۲۲)


حالا همه‌ی  این‌ها را گفتیم تا برسیم به این که اگر مدیریت ذره‌بینی یک انسان بود قطعا شباهت زیادی به بیل لومبرگ در فیلم محیط اداره داشت. این فیلم چالش‌های مشاغل اداری و مدیریتی را به واقع‌بینانه‌ترین شکل ممکن نشان می‌دهد و برای کم کردن از تلخی ماجرا، لحظات خنده‌داری را چاشنی فیلم کرده است؛ به همین دلیل هم یکی از بانمک‌ترین کمدی‌های ساخته شده درباره‌ی محیط کار است.

شیوه‌ی آهسته‌ی صحبت کردن و مدیریت منفعل و گاهی تهاجمی بیل، علاوه بر این که او را به یکی از جالب‌ترین ضدقهرمان‌های فیلم‌های کالت تبدیل کرده، از او شخصیتی ساخته که می‌توان رگه‌هایی از رفتارهای مدیرهای واقعی را در منشش دید.

گری کول عملکرد خیره‌کننده‌ای در نقش مدیر منفور و بیش از حد جزئی‌نگری دارد که از دخالت در کار زیردستانش لذت می‌برد و از این که آن‌ها را مجبور کند تعطیلات آخر هفته را به کار اختصاص دهد، کیف می‌کند. این مرد به اندازه‌ای نادان است که یکی از کارمندانش را در روز تولدش به زیرزمین تبعید می‌کند و نه تنها به او تبریک نمی‌گوید بلکه یکی از بدترین روزهای عمرش را برایش می‌سازد.

بیل لومبرگ خیلی زود به یکی از مدیرهای بدنام در دنیای سینما تبدیل شد به طوری که رفتارهایش الگوی مناسبی برای همه‌ی کارفرماهای دنیاست؛ فقط کافی است مثل او نباشند و کارمندانشان را با دخالت‌های بیجا ذله نکنند.

از اکران محیط اداره بیش از دو دهه می‌گذرد و حالا بیل لومبرگ به یک میم اینترنتی تبدیل شده و چهره‌ای از مدیر بدی است که هیچ کداممان دوست نداریم با او کار کنیم. با این وجود هنوز هم وجوه انسانی در او دیده می‌شود و اصلا به همین دلیل هم رتبه‌ی چهارم فهرست را به خود اختصاص داده. خبر بد این که سه گزینه‌ی بعدی هیچ بویی از انسانیت نبردند!

۳- پروفسور کالاهان در قانونا بلوند (Legally Blonde)


 بازیگر: ویکتور گاربر
سال انتشار فیلم: ۲۰۰۱
کارگردان: رابرت لوکتیک
امتیاز IMDb فیلم: ۶.۴ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۷۰ از ۱۰۰

ممکن است کالاهان در ابتدا به عنوان شرورترین شخصیت قانونا بلوند شناخته نشود اما هرچقدر داستان جلوتر می‌رود، متوجه می‌شویم وحشتناک‌تر از چیزی است که تصورش را می‌کردیم. او بارها و بارها به نظرات ال و موکلش بی‌توجهی می‌کند و به شدت خودرای است اما زمانی که دستیارش ال را مورد آزار جنسی قرار می‌دهد، چهره‌ی واقعی خودش را نشان می‌دهد. کالاهان به همین جا اکتفا نمی‌کند و پیشنهاد می‌دهد در ازای رابطه با ال او را به موقعیت شغلی که همیشه آرزویش را داشته، می‌رساند.

آزارهای پروفسور کالاهان باعث می‌شود ال از دوره‌ی کارآموزی که به مدرکش نیاز دارد، انصراف دهد. او علاوه بر این که آینده‌ی حرفه‌ای‌اش را از دست رفته می‌بیند با آسیب روحی ناشی از انتخاب شدن بر اساس ظاهر به جای توانایی‌هایش هم دست و پنجه نرم می‌کند و مثل هر زنی که در چنین شرایطی قرار بگیرد، اعتماد به نفسش را از دست می‌دهد.

متاسفانه شخصیت شیطانی کالاهان به واقعیت بسیار نزدیک است و هستند انسان‌های منزجرکننده‌ای که از موقعیت اجتماعی‌شان در راستای آزار زیردستانشان استفاده می‌کنند. آزار جنسی در محیط کار مسئله‌ی بسیار مهمی است که از قضا یکی از اصلی‌ترین دلایل به راه افتادن جنبش MeToo هم به حساب می‌آید.

کدام شخصیت سریال فرندز، برنده بازی مرکب خواهد بود؟

البته کالاهان به سزای اعمالش رسید و موکل ثروتمندش بعد از این که متوجه اقدامات شیطانی‌اش شد او را از کار اخراج و ال را استخدام کرد. دختر سخت‌کوش داستان هم با پیروزی در این پرونده‌ی مهم توانست موقعیت حرفه‌ای از دست رفته‌اش را پس بگیرد. البته فیلم هیچ‌وقت به این مورد اشاره نکرد که آیا جناب استاد از نظر قانونی هم محاکمه شد یا نه اما از آن جایی که در قسمت بعد او را ندیدم، حداقل این طور تصور می‌کنیم که برای همیشه از کار وکالت برکنار شده است.

۲- بابی پلیت در رئیس‌های وحشتناک (Horrible Bosses)


بازیگر: کالین فارل
سال انتشار فیلم: ۲۰۱۱
کارگردان: ست گوردون
امتیاز IMDb فیلم: ۶.۸ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۶۹ از ۱۰۰

بابی پلیت در هر سطحی که فکرش را بکنید رئیس وحشتناکی است و تمام ویژگی‌های یک مدیر نالایق را یکجا در وجودش دارد. بابی پس از مرگ پدرش تجارت او را به ارث برده و تنها هدف و آرزویش این است که هر طوری که می‌تواند کار و کاسبی آبا و اجدادی‌اش را خراب کند تا بتواند آن را بفروشد. او به کوکائین معتاد است، کارمندانش را تحقیر و آن‌ها را با خشونت فیزیکی تهدید می‌کند اما اتفاق وحشتناک زمانی به وقوع می‌پیوندد که از کرت (جیسون سودیکیس) می‌خواهد همه‌ی کارکنان معلول و دارای اضافه‌وزن را اخراج کند!

درست است که فیلم رئیس‌های وحشتناک بر اساس داستان تخیلی ساخته شده اما باور کنید مدیرهایی به وحشتناکی بابی در دنیای واقعی هم وجود دارند و شاید به همین دلیل است که تماشای او در فیلم از سخت‌ترین کارهای دنیا به شمار می‌رود!

فوربز فهرستی از ۱۲ ویژگی یک مدیر بد را منتشر کرده و جالب است که بابی پلیت حداقل ۵ مورد را دارد که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به فقدان شدید همدلی، بی‌احترامی به کارمندان و کمبود شدید خودآگاهی اشاره کرد. در هر صورت آرزو می‌کنیم در دنیای واقعی هیچ‌وقت گیر مدیر وحشتناکی مثل بابی پلیت نیافتید.

۱- فرانکلین هارت جونیور در نه تا پنج


بازیگر: دابنی کلمن
سال انتشار فیلم: ۱۹۸۰
کارگردان: کالین هیگینس
امتیاز IMDb فیلم: ۶.۹ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۳ از ۱۰۰

اما فرانک هارت جونیور به عنوان یک جانی جنسیت زده‌ی تمام‌عیار با اقتدار رتبه‌ی اول فهرست را به خودش اختصاص می‌دهد. آقای مدیر فیلم نه تا پنج اگر در دنیای واقعی زندگی می‌کرد بدون شک به یکی از چهره‌های اصلی جنبش MeToo تبدیل می‌شد. او از بدرفتاری با زنانی که برای او کار می‌کنند لذت می‌برند، کارمندان مرد معمولی را به زنان شایسته‌تر ترجیح می‌دهد و جایگاه آن‌ها را ارتقا می‌دهد، در محیط کارش شایعاتی به وجود می‌آورد که با منشی‌اش رابطه دارد و بدتر از همه سعی می‌کند از یکی از کارمندانش اخاذی کند و او را مجبور کند خواسته‌هایش را بی چون و چرا انجام دهد.

این مرد وحشتناک با زن مهربان و بی‌فکری هم ازدواج کرده که حاضر است بدون قید و شرط هر کاری را برای شوهر جانی‌اش انجام دهد؛ بنابراین وقتی کارمندان زن شرکت بعد از پی بردن به کلاهبرداری‌های او بالاخره تصمیم می‌گیرند فرانکلین را بربایند و از او باج بگیرند، همسرش او را فراری می‌دهد و کمک می‌کند از شر همه‌ی مدارک خلاص شود. بخش تلخ و خنده‌دار ماجرا این است که وقتی مافوق‌های فرانکلین متوجه پیشرفت زنان در شرکت می‌شوند که البته در دوره‌ی اسارت آقای مدیر رخ داده ، به او ترفیع رتبه می‌دهند!

هارت بعد از همه‌ی اقدامات پلیدش نه تنها به صورت قانونی مجازات نمی‌شود بلکه هم در جایگاه شغلی‌اش پیشرفت می‌کند و هم پاداش دریافت می‌کند و برای ماموریتی به خارج از کشور فرستاده می‌شود. البته حداقل در این فیلم کارما به موقع عمل می‌کند و مدیر بد قصه گیر یک قبیله‌ی آمازونی می‌افتد و دلمان حسابی خنک می‌شود.

فهرست ما با فرانکلین هارت جونیور بدذات به پایان رسید. شما دوست دارید کدام شخصیت سینمایی را به فهرست اضافه کنید؟