سیّد ابراهیم تقوی شیرازی (۲۶ مهر ۱۳۰۱ – ۳۱ مرداد ۱۴۰۲) مشهور به ابراهیم گلستان روز سه شنبه ۲۲ اگوست۲۰۲۳ در منزل مسکونی‌اش در بریتانیا و در کنار خانواده‌اش درگذشت.

مراسم خاکسپاری او به طور خصوصی برگزار خواهد شد. آقای گلستان کارگردان، داستان‌نویس و مترجم و عکاس بود. او سال ۱۳۵۷ از ایران به بریتانیا مهاجرت کرد.

گلستان در ۱۹۶۸‏ میلادی

او در سال ۱۳۴۰ برای فیلم «یک آتش» موفق به دریافت جایزه جشنواره فیلم کوتاه ونیز شد. این اولین بار که یک کارگردان ایرانی جایزه بین‌المللی دریافت کرد. سبک ویژهٔ آثار مکتوب داستانی گلستان در سیر پیشرفتِ داستان معاصر فارسی قابل توجه دانسته شده‌است.

«خشت و آینه» ۱۳۴۴ شمسی و «اسرار گنج درهٔ جنی» ساخته ۱۳۵۰ از جمله فیلم‌های داستانی مشهور آقای گلستان بود.

 

تماشا کنید:
اسرار گنج درهٔ جنی
ابراهیم گلستان ساخته ۱۳۵۰


مجموعه داستان «آذر، ماه آخر پاییز»، داستان بلند «خروس» و «اسرار گنج دره‌ی جنی» از جمله آثاری است که آقای گلستان در قامت یک نویسنده پیشرو خلق کرد.

ماجرای عشق ابراهیم گلستان و فروغ فرخزاد

ماجرای عشق ابراهیم گلستان و فروغ فرخزاد پس از گذشت سالها هنوز یکی از رابطه‌های جذاب میان دو چهره مشهور و سرشناس هنری است.

شعرانه با فروغ فرخزاد : باد ما را خواهد برد

گلستان از اواخر دهه ۳۰ گرفتار فروغ فرخزاد می شود. شاعره جوانی که دل به گلستانی می بازد که ۱۳ سال از او بزرگتر است. گلستان در ۲۱ سالگی با دختر عمویش فخری گلستان ازدواج کرده بود و دو فرزند نیز از او داشت. یعنی کاوه گلستان و لیلی گلستان. فروغ فرخزاد وقتی با ابراهیم گلستان آشنا می شود که زنی مطلقه و ۲۴ ساله است و گلستان مردی پرتجربه و مشهور و ۳۷ ساله. فرخزاد شاعری پراستعداد است که به خصوص با مجموعه شعیر «عصیان» همگان را حیرت زده ساخته بود. آشنایی فروغ با گلستان در سالهای ۳۷ و ۳۸، موجب آغاز فصلی پربار برای او و همچنین ابراهیم گلستان و البته فصلی رنج بار برای فخری گلستان و فرزندانش می شود.

ابراهیم گلستان در کنار فروغ فرخزاد

ابراهیم گلستان تهیه‌کنندگی فیلم مستند «خانه سیاه‌است» ساخته فروغ فرخزاد را بر عهده داشت. فروغ با پشتیبانی گلستان مستند تحسین شده «خانه سیاه است» را می سازد و مدیر اجرایی مستند پر هزینه «موج و مرجان و خارا» می شود و مجموعه شعر تحسین شده «تولدی دیگر» را به دست انتشار می سپارد که در آن می توان ردپای عشق مجنونانه فروغ به گلستان را ردیابی کرد. گلستان در نزدیکی خانه خود در دروس یک خانه ویلایی برای فروغ تهیه می کند و هر دو همزمان دوره ای پر از خلاقیت هنری را پشت سر می گذارنند که مستندهای «موج و مرجان و خارا» و فیلم «خشت و آینه» از ثمرات این ارتباط هستند.

نوشتن با دوربین

کتاب «نوشتن با دوربین» که مصاحبه مفصل پرویز جاهد با آقای گلستان است در ایران خبرساز شد. در این کتاب آقای گلستان درباره شماری از چهره‌های شناخته شده فرهنگی و فضای روشنفکری ایران ایده‌های چالش برانگیزی طرح کرده است.

احمدرضا احمدی در مقالهٔ «حقیقت تلخ است» برای ویژه‌نامهٔ کتاب نوشتن با دوربین گلستان را نخستین عکاس پرتره ایران معرفی می‌کند:

«پرتره‌هایی که از سران حزب توده گرفته بود و در ماهنامه مردم چاپ شد. در واقع اولین کسی که در ایران پرتره گرفت، گلستان بود نه هادی شفائیه که مرحوم کریم امامی در مقدمه کتاب مریم زندی عنوان کرده بودند.»

و همچنین به عکس‌هایی که گلستان از نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی یک نویسنده به کارگردانی پری صابری و با بازیگری فروغ فرخزاد گرفته، و عکس‌های وی از مناظر ایران اشاره می‌کند.

کاوه گلستان

کاوه گلستان فرزند ابراهیم گلستان عکاس و مستندساز، در ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ هنگام تصویر برداری همراه تیم شبکه خبری بی‌بی سی در خط مقدم جنگ در شهر مرزی کفری در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک عراق در اثر انفجار مین کشته شد.

لیلی گلستان فرزند دیگر ابراهیم گلستان هم مترجم، نویسنده و مسئول گالری گلستان است و در ایران فعالیت می‌کند.

لیلی گلستان همراه مادرش
سید ابراهیم تقوی شیرازی پسر سید محمد تقی، نماینده مجلس موسسان و صاحب روزنامه گلستان است و نوه آیت الله محمد شریف تقوی شیرازی از مجتهدان معتبر شیراز در زمان خودش. او با این پس زمینه خانوادگی اما بعدها تبدیل به ابراهیم گلستان شد.

اطلاعات بیشتر


او در سال ۱۳۲۰ برای تحصیل حقوق به تهران رفت. آنجا در ۲۰ سالگی با دختر عمویش فخری گلستان (تقوی شیرازی) ازدواج کرد سپس در سال ۱۳۲۰ وارد دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران شد. در دوره دانشجویی به عضویت حزب توده درآمد و تحصیل را نیمه‌کاره رها کرد. او از سال ۱۳۲۳ به عنوان عکاس روزنامه‌های رهبر و مردم حزب به کار مشغول شد. او یک سال به عنوان مسوول حزب توده در مازندران شرقی در شاهی مازندران زندگی کرد و بین کارگران به فعالیت حزبی پرداخت.در حزب توده اپریم اسحاق و نورالدین کیانوری از دوستان نزدیک او بودند. وقتی خلیل ملکی از حزب انشعاب کرد گلستان با این انشعاب مخالف بود. گلستان خود در سال ۱۳۲۶ از این حزب جدا شد.جدایی او نه به‌خاطر اختلاف نظری و فکری بلکه به‌دلیل باور او به‌روابط ناسالم و باندبازی‌ها و جاه‌طلبی‌های افراد حزب بود. وی در سال ۱۳۲۶، کتاب اول خود را که مجموعهٔ داستانی با نام به دزدی رفته‌ها بود، منتشر کرد.

ابراهیم گلستان

گلستان پس از جدایی از حزب توده برای کار در اداره انتشارات شرکت نفت ایران و انگلستان به آبادان نقل مکان کرد. وقتی دیلن تامس شاعر ولزی در سال ۱۹۵۱ برای نوشتن مطالب تبلیغاتی برای شرکت نفت به آبادان رفت گلستان به عنوان مترجم او کار کرد. گلستان در این اداره مدتی رمان‌های معروف جهان را برای نشریه روزانه اخبار هفته ترجمه می‌کرد. او مدتی نیز دبیر این نشریه با تیراژ ۲۵هزار نسخه بود. او همچنین در مجله انگلیسی دیلی نیوز نیز کار می‌کرد. گلستان تا سال ۱۳۳۳ در این اداره کار کرد تا این که با ایجاد دفتر کنسرسیوم بین‌المللی نفت ایران او بخشی از امور تبلیغاتی این دفتر و روابط عمومی آن را عهده‌دار می‌شود که منجر به تولید فیلم عکس و کتابچه‌های تبلیغاتی شد.


وی پس از سال ۱۳۳۶، استودیوی سینمایی خود را با نام «استودیو گلستان» تأسیس کرد و تعدادی فیلم مستند برای یکی از سازمان‌های شرکت نفت ساخت. یک آتش و موج و مرجان و خارا از این جمله‌اند.به دلیل این همکاری‌ها، عده‌ای از روشنفکران آن دوره به وی لقب «گلستان نفتی» داده بودند. یکی از کسانی هم که در برابر این قضایا موضع‌گیری صریح کرد و گلستان را مورد تقبیح و شماتت قرار داد، جلال آل احمد بود. او ساختن فیلم تبلیغاتی موج و مرجان و خارا را نمونه‌ای از رفتارهای روشنفکران واداده می‌دانست.