ماموریت در دوبی – قسمت سی و هشتم
فیتز با تقلای زیاد و با حداکثر توان سعی می کرد در مبارزه با شرایط دشوار جاده کنترل اتومبیل را از دست ندهد. مبارزه او با پست و بلندی های جاده صحرایی حدود نیم ساعت ادامه داشت تا آنکه تند شدن بیش از حد شیب جاده و خطر فرورفتن در شنزار ادامه حرکت را برای فیتز ناممکن ساخت.
ماموریت در دوبی – قسمت بیست و پنجم
با ظاهر شدن دور نمای جزیره قشم فیتز نفسی براحتی کشید زیرا حالا دیگر آنها بیش از یکصد و پنجاه کیلومتر با بندرعباس فاصله نداشتند.
ماموریت در دوبی – قسمت بیست و چهارم
حکومت شاه با مسلح ساختن کردهای عراقی موفق شده بود دست رژیم بغداد را در یک کشمکش خونین و پر هزینه در نواحی کوهستانی شمال آن کشور بند کند.
ماموریت در دوبی – قسمت بیست و سوم
او تصمیم داشت از این قالی های زیبای تبریزی در طول راه به عنوان پوشش استفاده کند و پس از رسیدن به دوبی چند تایی هدیه کند.
ماموریت در دوبی – قسمت بیست و یکم
آن روز صبح فیتز برنامه کار خود را طوری تنظیم کرده بود تا دقیقا در راس ساعت مقرر وارد سفارت آمریکا در تهران شود.
ماموریت در دوبی – قسمت بیستم
تاکسی حامل فیتز از میان خیابان هایی می گذشت که از نظر زیبایی و زرق و برق ظاهری کمترین تفاوتی با شیک ترین مناطق مسکونی شهرها آمریکا نداشت
ماموریت در دوبی – قسمت نوزدهم
تو هنوز اعراب را نشناخته ای. تفرقه و نفاق مشخصه اصلی رهبران عرب است و به همین سبب آنها درهیچ نبردی کمترین شانسی برای پیروزی بر دشمن ندارند
ماموریت در دوبی- قسمت هجدهم
نویسنده : رابین مور برگردان : غلامرضا کیامهر ماجراهای هیجان انگیز این رمان سیاسی در واقع نوعی افشاگری زیرکانه پشت پرده حوادث سه دهه آخر حکومت پهلوی در منطقه خلیج فارس و شرق میانه است که یک سر تمامی این ماجراها به تهران دهه ۱۹۷۰…