حاجی واشنگتن | پلاک ۵۲

آخرین شماره مجله پلاک52

دسته: حاجی واشنگتن

حاجی واشنگتن, فرهنگستان

حاجی واشنگتن در ینگه دنیا – قصه آخر 

حاجی با شنید‌نِ حرف‌های حمزعلی و اطلاع از مطالب روز نامه‌ها و د‌ید‌ن آن همه عکس، لُپَکانش گل اند‌از شد‌ و اطمینان حاصل کرد‌ که با بجا آورد‌نِ سنت رسول د‌ر د‌یار اجانب، بد‌ون برو برگرد‌، گناهانش پاک است.

حاجی واشنگتن, فرهنگستان

حاجی واشنگتن در ینگه دنیا – قصه ششم 

آن روز  یکشنبه روزِ نیایش بود‌‌ و مرد‌‌م، رو به کلیسا‌ها د‌‌اشتند‌‌ . اما آن روزِ بخصوص با یکشنبه‌های د‌‌یگر فرق د‌‌اشت، چون هنگام عبور از جلوی ساختمان سفارت د‌‌ولت فخیمه با صحنه ی وحشتناکی رو به رو شد‌‌ند‌‌ که د‌‌ر خواب هم، فکرِ د‌‌ید‌‌نِ چنین وضع هولناکی را هم نمی کرد‌‌ند‌‌ .

حاجی واشنگتن, فرهنگستان

حاجی واشنگتن در ینگه دنیا – قصه پنجم 

دیدنِ گوسفندی را که، سر از نرده‌های آهنینِ بالکنِ اشکوب سومِ ساختمانی، بیرون آورده و ضمن تماشای عابران، سر و صدایی راه انداخته و از بختِ نا خوش خود می‌نالد، غیر قابلِ باور و از شگفت انگیز ترین و دیدنی ترین ماجرا‌های زندگیِ شان محسوب می شد.

حاجی واشنگتن, فرهنگستان

حاجی واشنگتن در ینگه دنیا – قصه چهارم 

حاجی، گاهی از فرط بیکاری، مظلومانه در کنارِ تابلویِ مظلوم‌تر از خودش تنها می‌نشست و در حالی که رفت و آمدِ مردم را تماشا می‌کرد نگرانِ این ایها الناس می‌شد که فردا در روز قیامت، چطور می‌توانند با چنین لباس‌هایی در حضور خدا حاضر شوند.

حاجی واشنگتن, فرهنگستان

حاجی واشنگتن در ینگه دنیا – قصه سوم 

کارِ حاجی و رییس تشریفات امور خارجه آمریکا منحصر به یافتن محلی برای سفارت دولت فخیمه ایران شد که بالاخره طلسم شکست و در خیابان فلودلفیا وارد عمارتِ دو اشکوبه‌ای شدند که جناب حاجی آقای ما با دیدن آن باغِ دل پذیر، گُل از گُلش شکفت.

حاجی واشنگتن, فرهنگستان

حاجی واشنگتن در ینگه دنیا – قصه دوم 

سر انجام، حاجی پس از پشتِ سر گذاشتنِ بلاد کفر و دیدنِ مظاهرِ متمدنانه و آثارِ مُکتَشفانه‌ی دنیای فَرنگیه، خیالاتش از هر گونه، تشویشات قبلی، راحت شد و دانست که، چاهی در کار نیست. پس آسوده خاطر، با قدوم میمنت آسای خود خاکِ آمریکا را مبارک گردانید.

حاجی واشنگتن, فرهنگستان

حاجی واشنگتن در ینگه دنیا : قصه اول 

از عجایبِ روزگار، فرضییه، ینگه دنیا، سال‌ها در زیرِ زمین، ناشناخته باقی ماند تا نوبت به ناصرالدین شاه چهارمین پادشاهِ قاجار رسید. مدت‌ها گذشت تا آمریکا نخست بنجامین و بعد از او مستر پرات را بعنوان دومین سفیرِ خود در ایران به حضور ناصرالدین شاه، می‌فرستد و شاه هم برای مودت و دوستی و ارتباط بین دو کشور، تصمیم می‌گیرد، که سفیر لایقی به آمریکا گسیل دارد.