استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
تسلط را میتوان بر کسی یا کسانی غلبه کردن، چیرگی یافتن و مسلط شدن یا سلطه پیدا کردن، تعبیر داشت. هژمونی واژه دیگری به همان معنای تسلط است که معمولا در علوم سیاسی به کار برده میشود. با نگاهی به تاریخ یونان باستان، چنین مینماید که یونانیان از هژمونی عموما برای نشان دادن تسلط سیاسی – نظامی یک شهر بر شهر دیگر استفاده مینمودهاند.
تسلط و هژمونی
هژمونی در برخی از دیدگاهها به توانایی تاثیر گذاری طبقه حاکم بر آداب و رسوم و ارزشهای اجتماعی تلقی میگردد. می بایست توجه داشت که تسلط گروه مسلط یا فرادست بر گروه تحت سلطه یا فرودست الزاما به واسطه زور صرف ایجاد نمیگردد که میتوان با اعمال نفوذ به صورتی غیر مستقیم اعمال گردد.
با این تفاسیر آیا میتوان نتیجه اعمال تاثیر را تسلط یافتن پنداشت؟ برای رسیدن به جواب، بهتر است به ریشه معنای تاثیر و تاثیر گذار بودن، انواع تاثیر گذاری و مهارت های لازم برای تاثیر گذار بودن نگاهی داشته باشیم تا درک مشترک و بهتری نسبت به مفهوم آن پیدا کنیم.
شعر طنز تاکید می کنیم پس هستیم
افشین حر
تاثیر چیست؟
اثر، اثرگذاشتن، نفوذ کردن، کارا شدن. تاثیر گذار بودن خود به عنوان یک توانایی یا قدرت محسوب میگردد که فرد میتواند با این توانایی به اثر گذاری به فرد یا افراد دیگر بپردازد و تغییراتی را در روش، باور، رفتار و … به وجود آورد. در واقع در تعاملات، مکالمات، اعمال و نگرشهای ما به مسائل امکان و پتانسیل تاثیر گذاری بر آدمهای دیگر نهفته است. تاثیرگذاری توانایی است و برای دارا بودن این توانایی نیاز به تقویت مهارتهایی در فرد می باشد؛ مهارت های مکالمه ای، مهارت های شنونده بودن، مهارت های مربوط به درک وضعیت موجود و شناخت افراد و نیازهای ایشان، مهارت به همکاری کردن و خود رای نبودن. این قبیل مهارت ها کمک شایانی به ایجاد توانایی تاثیرگذار بودن میکند. با توجه به گستره این مهارت ها در افراد، تاثیرگذاری را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
-
تاثیرگذاری به شیوه تخریبی:
که عموما با زور و قدرت و تهدید به صورت مستقیم یا غیر مستقیم اعمال میگردد. این نوع اصولا در افراد و گروههایی رایج است که در فقر مهارت های لازم برای اثرگذار بودن به سر میبرند و برای پیش برد اهداف خود، ناآگاهانه یا ناگزیر به استفاده از این روش میباشند. حکومتهای استبدادی و عموم دیکتاتورها از طریق این شیوه بر روی افراد تاثیر میگذارند و برای از دست ندادن امور ناچار به ایجاد تسلط بر جامعه میگردند، چرا که با گذشت زمان و بی رنگ شدن حنایشان به ناچار از زور و تهدید برای دفاع از آنچه رسالت یا منافع خود میدانند، استفاده میکنند.
دیالوگ ماندگار چارلی چاپلین در فیلم
دیکتاتور بزرگ :
این روش البته دارای آثاری تخریبی در کوتاه و دراز مدت خواهد بود. در سازمانهای تجاری و شرکتها اینگونه مدیران به نتایجی ضعیف در راستای پیشبرد اهداف نایل شده و نمیتوانند به صورتی پایدار به اداره امور بپردازند، چراکه اعمال این روش ویرانگر خلاقیت و مسئولیت پذیری در افراد یک سازمان میباشد.
برای مطالعه بیشتر: ما زیبا هستیم
-
تاثیرگذاری مثبت:
در این روش فرد با هر پست و مقامی در جامعه یا سازمان، به صورتی فعالانه به ایجاد و برقراری ارتباط با دیگران میپردازد. در این شیوه فرد برای به جای گذاشتن تاثیر بر فرد یا افراد دیگر از شیوه الهام بخش بودن برای گرفتن نتایج اهتمام میورزد. دارای انرژی زیاد و مثبت بوده و خود را تبدیل به مدل و الگو برای افراد دیگر مینمایند. خوب صحبت میکنند و شنونده های خوبی برای مخاطب خود میباشد و از این رو قادر به شناخت و درک طرف مقابل خود میباشد.
تاثیرگذاری در این نوع به صورتی مثبت و پایدار می باشد و افراد دیگر را به همکاری و مشارکت هر چه بیشتر با یکدیگر سوق میدهد. در این روش نیازی به زور و تهدید نمیباشد. در این شیوه نتیجه تاثیر طولانی تر بوده و سازندگی در پی خواهد داشت چرا که افراد تاثیر پذیرفته، خود پذیرای تغییر بوده و تغییر را خود خواسته و مرتبط با نیازشان مییابند.
-
تاثیرگذاری قلبی:
این روش باارزش ترین نوع و روش تاثیرگذاری میباشد و شاید سالها و دههها تمرین لازم باشد تا با تقویت مهارت های لازم بتوان به این نوع تاثیرگذاری اقدام داشت. در این نوع، زندگی فرد تاثیر پذیرفته عوض و دگرگون میشود و افرادی را که به این روش تحت تاثیر قرار دهید تا مدت های مدید اثر شما در آنان باقی خواهد ماند. از نمونه افرادی که اینگونه تاثیرگذار بوده اند، میتوان به پیامبران، گاندی، ماندلا، مادر ترزا، کوروش کبیر و … اشاره داشت.
برای مطالعه بیشتر :امیر کبیر یک آقازاده واقعی بود!
لازمه این روش این است که تمامی توجه خود را صرف موفقیت و رشد افراد دیگر گردانید، از خواسته های خود دست کشیده و برای رفع نیاز دیگران وقت و انرژی خود را صرف نمایید. قربانی کردن خواسته های خود در برابر رسیدن به ارزش هایی برای دیگران است که قلب آدمیان را تحت تاثیر قرار داده و موجب رشد و شکوفایی جوامع انسانی میگردد و این چنین تا مدت ها بعد از حیات شما نیز تاثیرات به جا مانده از شما وجود خواهد داشت.
تاثیر نیک و جوادانگی
تسلط در پی تاثیراتی که زود از بین میروند پیدا میشود. تسلط از بین برنده آزادی انسان است و چون با آزادی که در ذات آدمی است، در تضاد قرار میگیرد، پس سلطه را نمیتوان و نباید راه درست و ماندگاری برای پیشبرد اهداف دانست. ممکن است بتوان در پی تاثیر بر فرد یا افراد تسلط پیدا کرد ولی این تاثیر و این تسلط گذراست و از بین میرود. با درک صحیح از ذات آزاد انسان است که میتوان تاثیر گذار بود و تاثیرگذار ماند. تاثیر گذاشتن یعنی قبول حقیقت و هویت طرف مقابل و در عین حال کمک کردن به یکدیگر برای بهتر شدن. این نوع تاثیر است که هم برای تاثیرگذار و هم برای تاثیر پذیر، هم برای فرادستان و هم برای فرودستان میتواند مثبت ارزیابی شود.
مطالعه کنید :
زنان سفرنامه نویس قاجاری | قسمت اول : بیبی کوکب بختیار
سیری در زندگی و اندیشه های حکیم اسدی توسی | قسمت اول
تاثیر بهتر از تسلط است. در تاثیر نوعی ارتباط متقابل است چرا که برای اینکه تاثیرگذار بود باید اول طرف مقابل را بشناسیم و بپذیریم. یعنی قبل از اینکه بخواهیم تاثیر بگذاریم می بایست تاثیر بپذیریم، قبل از آن که بگوییم باید بشنویم، قبل از آنکه بخواهیم هدف را پیش ببریم باید همکاری کنیم. در روابطی که بر تاثیر گذاری و پذیری استوارند، آرامش حلول می یابد. در صورتی که در روابط سلطه محور به صورتی مداوم نگرانی از بین رفتن تسلط و اضطراب پس رفت و تخریب، جای آرامش را میگیرد. باید آرام زندگی کرد و از این جهت عقلانی است که به جای بهدست آوردن قدرت از طریق مقام و ثروت، توانایی تاثیر گذار بودن را در خود بالا ببریم.