در مهرماه سال ۱۳۸۰ خورشیدی و به هنگام چیرگی ددمنشانه طالبان بر گوشه ای از خراسان بزرگ (افغانستان ستمدیده) سروده شد. ( طالبان با اشغال افغانستان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ با نام امارت اسلامی افغانستان بر تقریباً سه چهارم این کشور حکومت کرد و حالا دوباره به قدرت برگشته است).

طبیعت سراسر همه سبز بود

نیوشنده خسروانی سرود

کنون دفتری برگشایم ز غم

سراپرده چشم پر اشک و نم

دو چشمم غمین جامه نیلگون

ز سرو فروهشته در خاک و خون

شده بوریا دستهای پرند

نگین بدخشان سیاه و نژند

دد و دیو چیره بَرِ مردمان
چو ضحاک خواهان مغز جوان

ز سوگ سیاووش و ایرج بتر

همه داغدار و شکسته کمر

دریغ و صد افسوس گشته سراب

جوانمردی پور افراسیاب

نیامد به یاری گو پیلتن

ز سیمرغ گشته تهی انجمن

غم مرگ سهراب از یاد رفت

سمنگان به یکباره بر باد رفت

تخار این زمان خون سراید سرود

ز اندوه یکصد هزاران فَرود

دگر خورد باید ز انده دریغ

که هور درخشان نهان زیر میغ

مگر پاک یزدان کند یاوری

بسوزد ز پی راه اهریمنی

ز نو برفرازد سپهری نوین

پرآیین و دور از غم و خشم و کین

جعفر سپهری