کمپانی نتفلیکس در سال‌های گذشته سرمایه‌گذاری درخور توجهی در در تولید‌های مستند انجام داده و آثار ارزشمندی را در سرویس استریم خود برای مخاطبینش به ارمغان آورده است. به همین سبب نیز این‌بار به سراغ مستندی باعنوان (Alexander: The Making of a God الکساندر: ساختن یک خدا) رفته تا به نمایش و بررسی برخی از مهمترین برهه‌های زندگی اسکندر مقدونی بپردازد که از قضا یکی از آن‌ها، رویارویی ارتش وی با ایرانیان هخامنشی است که به عنوان یکی از ویرانگرترین جنگ‌های تاریخ از آن یاد می‌شود.

این مجموعه تلویزیونی مستند ۶ قسمتی که برای پخش در پایان ماه برنامه‌ریزی شده، از قدرت گرفتن اسکندر مقدونی در دربار پادشاهی تا رویارویی وی با داریوش و سپس سقوط امپراتوری‌ هخامنشی را به تصویر می‌کشد که دربردارنده‌ی سکانس‌های درخورتوجهی برای دوست‌داران موضوع‌های تاریخی خواهد بود.

اما اگر تاریخ تغییر می کرد و داریوش سوم، اسکندر را شکست می‌داد، آیا ایرانیان از اعراب شکست نمی‌خوردند؟

نبرد گوگمل در سال 331 قبل از میلاد، نقطه عطفی در تاریخ ایران بود. در این نبرد، اسکندر مقدونی، امپراتور مقدونیه، داریوش سوم، پادشاه هخامنشی، را شکست داد و امپراطوری هخامنشی را به تسخیر خود درآورد. اما اگر داریوش سوم در این نبرد پیروز می‌شد، چه اتفاقی برای ایران می‌افتاد؟ آیا ایرانیان می‌توانستند در برابر اعراب که حدود 650 سال بعد به ایران حمله کردند، پیروز شوند؟

پیروزی اسکندر بر داریوش در نبرد گوگمل، اثر ژاک کورتوا

پلاک۵۲ را در اینستاگرام دنبال کنید

احتمالات:

1. تداوم امپراطوری هخامنشی:

با شکست اسکندر، امپراطوری هخامنشی به حیات خود ادامه می‌داد. این امپراطوری که در آن زمان قدرتمندترین امپراطوری جهان بود، می‌توانست به توسعه و پیشرفت خود ادامه دهد و شاید حتی به قلمروهای خود نیز می‌افزود.

2. عدم ترویج فرهنگ یونانی:

با شکست اسکندر، فرهنگ یونانی در ایران به طور گسترده ترویج نمی‌شد. این امر می‌توانست به حفظ فرهنگ و هویت ایرانی کمک کند.

3. تقویت ارتش:

با وجود پیروزی بر اسکندر، داریوش سوم و جانشینان او می‌توانستند با درس گرفتن از نقاط ضعف خود در نبرد گوگمل، به تقویت ارتش بپردازند.

4. انسجام و وحدت:

پیروزی بر اسکندر می‌توانست به انسجام و وحدت ایرانیان کمک کند و روحیه ملی را تقویت کند.

5. پیامدهای احتمالی:

  • ایران قدرتمندتر: با تداوم امپراطوری هخامنشی و تقویت ارتش، ایران در برابر حملات احتمالی، از جمله حمله اعراب، قدرتمندتر بود.
  • هویت قوی‌تر: حفظ فرهنگ و هویت ایرانی، می‌توانست به انسجام و وحدت ایرانیان در برابر دشمنان کمک کند.
  • رهبری قوی‌تر: با وجود رهبری داریوش سوم و جانشینان او، احتمالاً ایران در زمان حمله اعراب رهبری قوی‌تر و با تجربه‌تر داشت.
اسکندر در چادر خانواده داریوش، اثر سباستیانو ریچی. توضیح : سی‌سی‌گامبیس (درگذشته ۳۲۳ پیش از میلاد)، دختر اردشیر دوم و مادر داریوش سوم بود که دوران سلطنت وی در جنگ‌های اسکندر مقدونی به پایان رسید. او پس از اینکه در نبرد ایسوس توسط سپاهیان اسکندر اسیر شد، مورد احترام اسکندر قرار گرفت و اسکندر از او به عنوان «مادر» یاد کرد.

چالش‌ها:

1. حفظ ثبات و قدرت:

امپراطوری هخامنشی در زمان داریوش سوم با چالش‌های داخلی و خارجی متعددی روبرو بود. حفظ ثبات و قدرت این امپراطوری حتی درصورت شکست اسکندر، کار سختی بود.

2. مقابله با تهدیدات جدید:

با وجود شکست اسکندر، امپراطوری هخامنشی با تهدیدات جدیدی از سوی دیگر اقوام و امپراطوری‌ها روبرو می‌شد. مقابله با این تهدیدات، چالشی بزرگ برای این امپراطوری بود.

3. اصلاحات داخلی:

امپراطوری هخامنشی برای حفظ قدرت و ثبات خود نیازمند اصلاحات داخلی بود. انجام این اصلاحات، چالشی بزرگ برای داریوش سوم و جانشینان او بود.

4. چالش‌های اقتصادی:

جنگ‌ها و ناآرامی‌های آن زمان می‌توانست به اقتصاد امپراطوری هخامنشی آسیب برساند. احیای اقتصاد و رفاه مردم، چالشی بزرگ برای داریوش سوم و جانشینان او بود.

5. حفظ وحدت:

امپراطوری هخامنشی از اقوام و ملل مختلف تشکیل شده بود. حفظ وحدت و انسجام این امپراطوری، چالشی بزرگ بود.

نتیجه:

پیش‌بینی دقیق اینکه اگر داریوش سوم، اسکندر را شکست می‌داد، ایرانیان می‌توانستند از اعراب شکست نخورند، دشوار است. با این وجود، می‌توان گفت که این امر احتمال پیروزی ایرانیان را در برابر اعراب افزایش می‌داد.

پلاک۵۲ را در تلگرام دنبال کنید

عوامل دیگر:

علاوه بر عواملی که ذکر شد، عوامل دیگری نیز در شکست ایرانیان از اعراب نقش داشتند، مانند:

  • ضعف و تفرقه داخلی: در زمان حمله اعراب، ایران با ضعف و تفرقه داخلی روبرو بود.
  • عدم انسجام و وحدت: ایرانیان در برابر دشمن خارجی متحد نبودند.
  • ضعف رهبری: در زمان حمله اعراب، ایران رهبری قوی و با تجربه نداشت.
  • قدرت و انسجام اعراب: اعراب در زمان حمله به ایران، از قدرت و انسجام بالایی برخوردار بودند.

6. نوآوری‌های نظامی:

  • با شکست اسکندر، ایرانیان می‌توانستند با الهام از تاکتیک‌ها و فناوری‌های نظامی مقدونی، ارتش خود را به روز کنند.
  • توسعه استراتژی‌های دفاعی و تهاجمی جدید می‌توانست برتری ایران در برابر اعراب را حفظ کند.
  • در مقابل، اعراب در زمان فتوحات خود از تاکتیک‌های جنگی کارآمدی برخوردار بودند.

7. نفوذ و گسترش دین زرتشت:

  • در صورت تداوم امپراطوری هخامنشی، دین زرتشت همچنان به عنوان دین غالب در ایران باقی می‌ماند.
  • با داشتن یک دین فراگیر و ریشه‌دار، انسجام و وحدت ملی ایرانیان می‌توانست تقویت شود.
  • ظهور اسلام به عنوان یک دین جدید و قدرتمند، یکی از عوامل موفقیت اعراب در فتوحات بود.
  • البته، امکان دارد دین زرتشت نیز دچار اصلاحات و تحولاتی می‌شد تا جذابیت خود را حفظ کند.

8. توسعه زیرساخت‌ها:

  • با ثبات و قدرت بیشتر امپراطوری هخامنشی، سرمایه‌گذاری بیشتری می‌توانست در زمینه زیرساخت‌ها انجام شود.
  • توسعه سیستم‌های ارتباطی، جاده‌ها و مراکز تجاری می‌توانست به تقویت اقتصادی و نظامی ایران کمک کند.
  • ضعف زیرساخت‌ها در زمان حمله اعراب، یکی از موانع دفاعی ایران به شمار می‌رفت.

9. روابط با امپراطوری‌های دیگر:

  • با توجه به عدم ظهور امپراطوری اسکندر، روابط ایران با دیگر امپراطوری‌ها مانند روم شرقی (بیزانس) می‌توانست متفاوت باشد.
  • اتحادی استراتژیک با امپراطوری‌های همسایه می‌توانست در برابر تهدیدات احتمالی، از جمله حمله اعراب، کارساز باشد.
  • در زمان حمله اعراب، ایران روابط دیپلماتیک قوی با دیگر قدرت‌های منطقه نداشت.

10. نقش مردم و جامعه ایرانی:

  • با حفظ هویت و انسجام ملی، روحیه دفاعی مردم ایران در برابر حملات خارجی می‌توانست تقویت شود.
  • احساس تعلق به سرزمین و تمدن ایرانی می‌توانست انگیزه دفاع از کشور را در برابر اعراب افزایش دهد.
  • در زمان حمله اعراب، بخشی از مردم ایران به دلیل نارضایتی از حکومت ساسانی، با فاتحان همکاری کردند.
داریوش سوم در پاره‌چین نبرد ایسوس

نتیجه‌گیری نهایی:

اگرچه نمی‌توان با قطعیت گفت که با پیروزی بر اسکندر، ایرانیان در برابر اعراب شکست نمی‌خوردند، اما به طور حتم، این پیروزی می‌توانست شرایط را برای یک رویارویی متفاوت و احتمالاً پیروزمندانه‌تر با اعراب فراهم کند.

ایران با امپراطوری هخامنشی قدرتمندتر، ارتشی به روزتر، وحدت ملی بیشتر و رهبری با تجربه‌تر، می‌توانست سد محکم‌تری در برابر هجوم اعراب باشد.

برای مطالعه بیشتر:

چگونه اسکندر سپاه هخامنشیان را در غزه شکست داد؟

مشاغل زنان و کودکان در دوره هخامنشی – قسمت اول

با این حال، عوامل دیگری مانند نوآوری‌های نظامی اعراب، گسترش اسلام و ضعف‌های داخلی ایران در زمان حمله اعراب نیز نقش مهمی در سرنوشت این رویارویی ایفا می‌کردند.

ملاحظات:

  • تاریخ به صورت قطعی و خطی پیش نمی‌رود. هر رویدادی می‌توانست منجر به مسیرهای متفاوتی در تاریخ شود.
  • این مقاله صرفاً به بررسی احتمالات و سناریوهای مختلف پرداخته است.
  • برای درک عمیق‌تر این موضوع، نیاز به تحقیقات بیشتر و بررسی منابع تاریخی مختلف است.