از روزگار گذشته تا کنون زنان و کودکان بخش اعظم جمعیت را به خود اختصاص داده اند. در عصر کشاورزی داشتن فرزند زیاد به خصوص فرزند ذکور جزو سرمایه های یک خانواده به شمار می آمد. فرزندان در حکم نیروی کار پدر محسوب می شدند که در اصل سبب پیشرفت اقتصادی خانواده می شدند.البته زنان هم از قاعده ی کار و بهره ی اقتصادی برای خانواده مستثنی نبودند. آنها با توجه به این که نیمی از جمعیت را به خود اختصاص می دادند ، علاوه بر نقش همسری و مادری به کارهای اقتصادی نیز می پرداختند.

مشاغل زنان و کودکان

در عصر هخامنشی نیز با توجه به مدارک به دست آمده که الواح گلی بخش اعظم آنها را تشکیل می دهد، می توان به انواع مشاغلی که زنان و کودکان در آن فعالیت داشتند ، میزان و شیوه ی پرداخت دستمزد و از این دست اطلاعات دسترسی پیدا کرد.

نویسنده در این سلسله از مقالات، با بخش هایی تحت عنوان زنان درباری ، زنان عادی و کودکان به معرفی هر آنچه در حوزه ی مشاغل مربوط به این گروهها می شود ،می پردازد. کودکان هم به تفکیک جنسیت از لحاظ کار و دستمزد مورد ارزیابی قرار می گیرند. و همچنین با استفاده از جداول تهیه شده توسط نویسنده ، نکاتی در مورد نام اشخاص و محل کار آنها نیز نمودار می شود.

زنان درباری

باتوجه به سلسله مراتبی که در دربار هخامنشی علی الخصوص از دوره ی داریوش به بعد مشاهده  می شود، این سلسله مراتب را می توان در مورد زنان درباری نیز مشاهده نمود که خویشاوندی با شاه در این تمایز درجه مؤثر بوده است.به عبارت دیگر هر چه خویشاوندی زنی با شاه نزدیک تر بود، این امر بیشتر بر مقام آن زن در میان سایر زنان درباری اثر می گذاشت (برسیوس،۱۳۸۹: ۲۱)

بانوی درباری در حال آرایش با خدمه اش در سمت راست و شانه ی چوبی سمت چپ(کخ:۲۶۱)

مسئولیت اصلی زنان برقراری آسایش و امنیت خانواده ی سلطنتی بود. با همین امتیاز اگر بین شاه و یکی از اعضای دربار اختلافی پیش می آمد و منجر به مجازات شدید فرد درباری می شد، هم مادر شاه و هم همسر شاه می توانستند به نیابت از طرف نجیب زاده و خانواده اش مداخله کنندو درخواست مجازات سبکتری بنمایند.



زنان درباری نمونه ای از استقلال مالی

زنان درباری به عنوان مالکان املاک وسیع ، باغ های میوه و کارگاه های بزرگی که کارگران خود را استخدام می کردند ، از استقلال اقتصادی چشمگیری بهره مند بودند. زنان درباری در سراسر سرزمین های شاهنشاهی سفر می کردند، نه فقط در التزام موکب ملوکانه بلکه خود به همراه ملازمان و خدمتکاران شخصی به طور مستقل به سفر می رفتند. (برسیوس ،۱۳۹۰: ۳و۶۲) از خصوصیات دیگر زنان درباری استفاده ی آنها از مهر شخصی خود بود که به نظر پژوهشگر سبب رسمیت بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی آنها می شد.

 

زنان درباری، مردان و زنان و کودکان بسیاری را در زیر دست خود داشتند و به نوعی کارآفرین محسوب می شدند.

 

همچنین زنان درباری، مردان و زنان و کودکان بسیاری را در زیر دست خود داشتند و به نوعی کارآفرین محسوب می شدند و مهم تر از همه این که از حمایت مستقیم شخص شاه برخوردار بودند که این عامل علاوه بر قدرت مالی مهمترین دلیل موفقیت و پیشرفت زنان درباری به حساب می آمد.

بانوان نجیب زاده

البته لازم به توضیح است که همه ی زنانی که دارای املاک و نیروی کار فراوان بودند، فقط از خویشاوندان شاه نبودند بلکه آنان از زنان نجیب زادگان نیز بودند. جایگاه زنان نجیب زادگان بازتابی از زندگی زنان درباری بود گر چه در مقیاسی کوچکتر. به عنوان اعضای طبقه ی نجیب زادگان یا در واقع فرزند زادگان خانواده ی سلطنتی آنان نیز اعضای دربار بودند و می توانستند موقعیت های بالایی در دربارهای ساتراپی داشته باشند.(برسیوس،۱۳۹۰: ۶۳)

زنان درباری به عنوان مالکان املاک وسیع، باغ های میوه و کارگاههای بزرگی که کارگران خود را استخدام می کردند، از استقلال اقتصادی چشمگیری برخوردار بودند.(همان: ۶۲) این موارد توصیفی کوتاه بود برای معرفی یک زن درباری و موقعیت شغلی او در ایران عصر هخامنشی، تا ذهن خواننده با او آشنا شود.

از دید یونانیان این که زنان اشراف پارسی می توانستند مالک زمین باشند، غیر عادی بود و در متون یونانی به کرات به این پدیده اشاره کرده اند.

سقراط، آلکیبیادس و آمستریس

سقراط در کوچک شمردن آلکیبیادس (۱) ، ثروت وی را با زمین ها و دارایی های آمستریس همسر خشایار شاه می سنجید که هم بیگانه بود و هم زن. و  همگان می دانستند که ثروت او بیشتر از آلکیبیادس است. از دید یونانیان این که زنان اشراف پارسی می توانستند مالک زمین باشند، غیر عادی بود و در متون یونانی به کرات به این پدیده اشاره کرده اند. این اشارات بازتابی از وضعیت استثنایی بود که زنان پارسی از آن بهره مند بودند. بر خلاف زنان یونانی که نمی توانستند مالک زمین باشند. (برسیوس،۱۳۹۳: ۲۱۱)  من خود یک بار از فردی معتمد که به دربار آنا ن (پارسیان) رفته بودم شنیدم که او از قطعه زمینی وسیع و زیبا عبور کرده که وسعتش تقریباً مسافت یک روز راه بود و ساکنان آنجا را کمربند همسر شاه  می نامیده اند. نیز از زمین دیگری گذشته که آن را به نحو مشابه، دستار او می نامیده اند و بسیاری از نواحی زیبا و حاصلخیز برای تهیه ی آرایه های همسر شاه اختصاص داده شده بود و هر یک از این نواحی به نام بخشی از پوشش وی نامیده می شد. (همان: ۲۱۰)




زنان درباری، سوار بر اسب

مطالعه کنید : شهبانوی ایرانی، آتوسا

با این که به گزارش پلوتارک ، زنان ایرانی در ارابه های سرپوشیده سفر می کردند، اما از مجموع منابع هخامنشیان چنین بر می آید که زنان درباری خود سوار بر اسب می شده اند . نگاره ای از زنان سوار در ترکیه ی امروزی، در نزدیکی داسکیلیون، ساتراپ نشین ایرانی زمان هخامنشیان پیدا شده است.(کخ: ۲۷۳)

در قسمت بعدی به معرفی زنان مهم درباری و شغل ایشان می پردازیم.

(۱) سیاستمدار، سخنران، فرمانده جنگی آتنی و از شاگردان سقراط بود. او واپسین چهره برجسته از خاندان اشرافی آلکمیونید بود. او در نبردهای آبودوس و کوزیکوس در ۴۱۰ (پیش از میلاد) و شهربندان بیزانتیوم در ۴۰۸ پیش از میلاد شرکت داشت. وی در آتن زادگاهش به توهین به مقدسات متهم شد، پس به اسپارت گریخت. او در اسپارت در جایگاه یک رایزن جنگی به خدمت پرداخت و در چند لشکرکشی به آتن اسپارتیان را همراهی کرد؛ ولی به زودی در اسپارت نیز دشمنان نیرومندی یافت و به ایران رانده شد. در ایران او رایزن ساتراپ ایرانی تیسافرنس شد. سپس به آتن بازگشت ولی دشمنانش باز او را به تبعید واداشتند. او در فریگیه به دست دشمنانش ترور شد