در الواح گلی و اطلاعات به دست آمده از منابع تاریخی و اثر مهرها ما به نام چندین زن از خاندان شاهی بر می خوریم که عبارتند از :

آتوسا ، ارتیستونه (ایرتشدونه) ، ایردبمه ، رته بامه ، اپاکیش ، پریساتیس (پروشات)، رتشه ، ایشتین.

ملکه ی ایران

 آتوسا دختر کوروش بزرگ و همسر داریوش اول و مادر خشایارشا بود. داریوش یکی از دختران کوروش را با عنوان آتوسا ملکه ی ایرا ن اعلام کرد. آتوسا در سلطنت کمبوجیه برادر خود نیز دارای همین عنوان بود. در این زمینه نجبای ایران از سنت کهنه ای پیروی می کردند که برای آن که خون خاندانی پاک و خالص بماند، زناشویی میان خویشان نزدیک را بد نمی دانستند بلکه ترغیب می کردند.

 

آتوسا

آتوسا در میان زنان ایرانی همان مقامی را داشت که پسران هخامنشی میان جنگجویان داشتند. بدون شک وی یکی از ارجمندترین وابستگان پادشاه ایران بود. آتوسا حق قانونی سلطنت را برای شوهر خود و فرزندی که از او داشت (خشایارشا) با میراث خون کوروش بزرگ تثبیت کرد.

زنی بود که با رشادت و شهامت در هر کاری پشت همسر خود و همیشه همراه او بود. چنین چیزی در بین اقوام شرقی بی سابقه بود و فقط خون شمالی می توانست موجد آن باشد. آتوسا پس از مرگ شوهر خود نیز در سرنوشت کشور عظیم موروثی وی مؤثر ماند و بر سازمان های او پاس می داشت.(یونگ،۱۳۸۵: ۶و ۶۵)

در الواح در دو مورد به نام آتوسا برمی خوریم

یک مورد، به میزان جو و گندمی اشاره می شود که شاه از درآمد مالیات به آتوسا اختصاص داده است. (کخ، از زبان داریوش: ۲۷۲) البته بر اساس مطالعات پژوهشگر در منابع موجود از ملک و یا نیروی کاری که برای آتوسا باشد جایی صحبتی به میان نمی آید که به نظر می رسد نشان دهنده ی مقام بالا ی او باشد و به نوعی مؤکّد این نکته است که او شخص اول در میان زنان درباری بوده است و به جای پرداختن به امور اقتصادی از نفوذ خود در امور سیاسی و مملکتی بهره می گرفته است.

تأمین هزینه های آتوسا از منابع مالیاتی  خود نشان دهنده ی این استدلال پژوهشگر است که او به عنوان بانوی اول دربار منابع مالی بسیاری در اختیار داشته است.

وطن،‌پاداش درمان بیماری آتوسا

این امر را در مورد بیماری او نیز می بینیم که داریوش پزشک مخصوص خود را برای درمان وی می فرستد که باز هم نشان از موقعیت ممتاز اوست . هرودوت بیان می کند که بر روی سینه ی آتوسا دمل یا غده ای چرکین پدید آمده بود و دموکدس پزشک داریوش او را درمان کرد و در عوض آتوسا هم خواسته ی او مبنی بر رفتن به سوی زادگاهش (یونان) را با استفاده از نفوذ خود و موقعیتش در نزد داریوش، عملی کرد.(هرودوت،۱۳۸۹: ۱۹و۴۱۸).

 

هرودوت، مورخ یونانی

 

پسران داریوش بزرگ

داریوش پیش از این که شاه شود سه پسر از همسر اول خود که دختر گوبریاس (گوبره) بود، داشت و پس از آنکه شاه شد، چهار پسر از آتوسا دختر کوروش. از پسران نخستین ارتوبرزنس از همه بزرگتر بود و از پسران بعدی خشایارشا. چون آنها از مادران مختلف بودند رقیب هم شدند، ارتوبرزنس ادعا می کرد که او از همه پسران بزرگ تر است و بین همه ی مردمان رسم است که پسر بزرگتر حکومت کند.

خشایارشا گفت که او پسر آتوسا، دختر کوروش است و کوروش بود که به پارسیان آزادی بخشید. برای نشستن به تخت سلطنت مهم بود که پدر ولیعهد به هنگام زادن او شاه بوده باشد و مادرش نیز از اشراف زادگان پارسی باشد. در مورد جانشینی خشایارشا عامل تعیین کننده برای داریوش باید این بوده باشد که آتوسا دختر کوروش بود و پسران آتوسا وجاهت قانونی برای به سلطنت رسیدن داشت چون داریوش خود متعلق به خانواده ی سلطنتی نبود. (برسیوس،۱۳۹۲: ۷۶و۱۷۵) این مطالب خود بیانگر نقش مهم آتوسا در دربار هخامنشی است.

سنگ نگاره خشایارشا، برفراز کوه رحمت، نقش رستم

بر اساس مطالعات پژوهشگر و در مجموع با توجه به القاب یاد شده در قسمت پیشین برای زنان درباری ، نکته ی جالب در مورد آتوسا به چشم می خورد. او نمونه ی بارز استدلال پژوهشگر در مورد نقش یک شاهدخت است . به عبارت دیگر او شاهدختی است (دختر کوروش) که تبدیل به همسر شاه یا شاه بانو (همسر داریوش اول) و مادر شاه (خشایارشا) شده است و سیر ارتقای یک زن درباری را به طور کامل طی کرده است.