امروز شمیران به ناحیه نیمه کوهستانی شمال تهران اطلاق می شود که در گذشته یعنی تا دوران تألیف هفت اقلیم امین احمد رازی (۱۰۰۱ تا ۱۰۰۳ قمری) این ناحیه را قصران می گفتند و حد آن از مشرق کلاک کرج و از مغرب گردنه قرچک بوده است. ظاهرا در دوران سلطنت ناصرالدین شاه برای اینکه موطن حاجی ملاعلی کنی را رونقی دهند برای زادگاه او (کن) مرکزیتی قایل شده و آن را از ناحیه شمیران جدا کرده و بدون در نظر گرفتن رفت و آمد با وسایل آن روز زیر نظر حکام کن در آوردند. این جدایی تا دوران تشکیل اداره سجل احوال باقی بود.

احتمالا نخستین بار اطلاق نام شمیران به این ناحیه در سال ۱۰۷۴ قمری صورت گرفته است. (شمیران به معنی محل سرد می باشد. در این باره محمد طاهر وحید قزوینی (۱۰۱۵ تا ۱۱۱۰) در کتاب عباس نامه می نویسد:

«رایات نصرت آیات شاه عباس ثانی (۱۰۵۲ تا ۱۰۷۷ قمری) از لار به لواسان و از لواسان به دماوند و از دماوند متوجه شمیران گشته، چند روز آن مکان خلد عنوان مقر رایات منصور و منزل عسکر قیامت شور بود. سپس از شمیران به تهران رفته است.»

استاد منوچهر ستوده در کتاب جغرافیای تاریخی شمیران می گوید:

«شمیران ناحیه ای است کوهستانی در شمال تهران با هوای ییلاقی دارای قریه های چند از جمله تجریش، دزاشیب، نیاوران، سلطنت آباد، امامزاده قاسم، درکه، جماران، دربند و غیره که مرکز أن تجریش است. در شمال آن رشته کوه البرز قوسی داده که دیه های مختلف شمیران در دره های آن کوه واقع شده است و دره مرکزی پرجمعیت تر از سایرین است. »

محدوده شمیران به درستی مشخص نیست. از جهت حوزه سیاسی حوزه فرمانداری تهران با شمیران بخشی از قسمت شمالی شهر تهران، لواسان، اوشان و فشم و میگون را در بر می گیرد. اما از جهت جغرافیای تاریخی حوزه شمیران محدود به همان عرصه شهری فعلی تهران است که حد شرقی این محدوده از شرق به سوهانک و دارآباد و از غرب به کن ختم میشود. از سوی دیگر استاد منوچهر ستوده حد جنوبی شمیران را تا محور خیابان انقلاب وسعت داده اند و فاصله محور انقلاب تا آبادی های جنوبی شمیران (مانند رستم آباد اختیاریه و سلطنت آباد) جملگی در محدوده شمیران منظور شده اند. از جهت سیاسی و تقسیمات کشوری شمیران یکی از دوازده فرمانداری استان تهران و در شمال آن واقع شده است. این فرمانداری از شرق با فرمانداری دماوند، از جنوب با فرمانداری تهران، از غرب با فرمانداری کرج و از شمال با فرمانداری استان مازندران هم مرز می باشد. اما در واقع وسعت محدوده شمیران را باید روستاها و آبادی های واقع در محدوده جنوبی سلسله جبال البرز به محوریت امتداد قله توچال فرض کرد. مرکز این روستاها و آبادیها که وجه مشترک همه آن ها | سرسبزی و نشاط و خوش آب و هوایی است، تجریش است.

دروازه شمیران تهران

نام شمیران نخستین بار در سده نهم توسط مورخ معروف به میرظهیرالدین مرعشی نویسنده کتاب های تاریخ طبرستان و رویان و مازندران و تاریخ گیلان و دیلمستان ضبط و گزارش شده است، در آن زمان دژ دربند شمران قصران از استحکامات تدافعی بسیاری بیش از قلاع منطقه چون قالیس و لورامه برخوردار بود تا آنجا که سپه سالار تمامی ممالک رستمدار مازندران و رویان در آنجا اقامت داشته است.

در دوران سلطنت شاهرخ میرزا تیموری (۸۰۷ – ۸۵۰ ه ق) حاکم انتصایی وی از خراسان به نام امیر الیاس خواجه در دربند شمیران مورد حملات ملک کیومرث استنداریه از امرای ایرانی نژاد شمال قرار گرفت و قلعه به تصرف وی درآمد. افزون بر آن مرعشی در وقایع سال های ۸۳۲ – ۸۳۱| نیز از هجوم لشکریان گیلان (رودبار و دیلمستان) به پشتکوه و رستمدار خبر داده که در آن میان گشودن دربند شمیران برخلاف دژهای دیگر چون قالیس (طالقان) اورای شهرستان و امام (اوشان و فشم با دشواری بسیار انجام گرفت و تاراج و غارت قلعه ثروتمند شمیران پایان یافت.

شاهرخ میرزا (۷۷۹ – ۸۵۰ ه‍.ق/۱۳۷۷–۱۴۴۷ م)

به نظر می رسد که این دژ استوار در ضمن همین وقایع و با رخدادهای سهمناک دیگر خراب و به زودی متروک شده است و از آن پس از این دژ تنها نامهای سرگردان قلا) و (سرقلا) و (دربند) و (پس قلعه) به | یادگار مانده است، چنانکه در ضمن رویدادهای دوران شاه عباس دوم صفوی (۱۰۵۳ – ۱۰۷۷ ه ق) از وجود این در در شمیران خبری در دست نیست (گفته محمد طاهر قزوینی در کتاب عباس نامه موید این گفتار است. بدین ترتیب نخستین بار به جای واژه قصران (قصران بیرونی یا خارج) نام شمیران نشسته و در کنار آن نیز از لواسان یاد می شود.

دریاد رویدادهای سال ۱۹۷۳ در کتاب تاریخ گنسای و روضه الصفای ناصری رضاقلی هدایت از اقامت کریم خان زند در روزهای گرم تابستان در شمیران گزارش شده است. از دوران آغامحمدخان قاجار و پایتخت قرار گرفتن تهران (۱۲۰۰ ه ق) شمیران مورد توجه قرار گرفت. شمیران در دوره فتحعلی شاه مرکز شکار و تفریح وی بود و به نوشته لسان الملک سپهر در ناسخ تواریخ قاجاریه «پس از قرار و مدار امور نزدیک و دور حضرت خاقانی به ییلاقات شمیران فرموده به تفرج و شکار اشتغال می ورزید. ناصرالدین شاه (۱۲۶۴-۱۳۱۳ ق) فرمان به ساختن عمارات و کاخ و باغ های بسیار داد که همسران متعدد وی در آنها اقامت داشته اند. ایجاد باغ سعدآباد در خارج از حصار شهر در راستای استفاده از منظر بصری منطقه شمیران و با علم و آگاهانه صورت گرفته بود.

در خصوص باغ های شمیران «ویپرت بلوشر» می نویسد:

از جاده عریض شوسه ای که از تهران مستقیما به طرف شمال امتداد یافته بود گذشته و به شمیران دلنواز که در دامنه کوههای البرز قرار دارد می رسیم. شمیران بدون تردید یکی از زیباترین نقاط سراسر جهان است که با یک هزار و پانصد متر ارتفاع در پای کوه چهار هزار متری توچال و سلسله جبالی که آن را در میان گرفته قرار دارد. در جنوب درهای که تهران مرکز آن است واقع شده با سیصد متر ارتفاع کمتر و در پشت آن در افق می توان نمایی از یک رشته کوه را بازیافت. تمام این دامنه پر آب است و در آن درختان شکوهمند کهنسال فراوانی وجود دارد.

سعدآباد به دلیل قرارگیری در دامنه کوه، با استفاده از تراس بندی های ارگانیک، در هماهنگی کامل اکولوژیک با بستر، ایجاد شد. شاهان قاجار به دلیل انجام سفر به ارویا، با باغ های اروپایی آشنا می شدند. این آگاهی در شکل گیری باغ سعدآباد نیز موثر واقع شد. مجموعه سعدآباد با هماهنگی با بستر کوهپایه و در راستای استفاده از منظر بصری مطلوب شکل گرفت.  سعدآباد با مساحتی در حدود ۱۱۰ هکتار در دامنه رشته کوههای البرز و دره سرسبز دریند و شهرستان شمیرانات که امروزه به شهر تهران منصل شده است، قرار دارد. این باغ در امتداد رودخانه دربند از شمال به جنوب کشیده شده است رودخانه دریند که از کوههای البرز سرچشمه می گیرد، از پس قلعه وارد باغ می شود و از دیوار جنوبی آن خارج می شود. باغ سعدآباد از شرق به میدان جعفرآباد و خیابان دربند و از غرب به اسدآباد و کوههای کولکچال، از شمال به میدان دربند و از جنوب به ویلاهای نظامیه و میدان تجریش محدود می شود باغ دارای جنگل های طبیعی، چشمه سارها، باغستان ها، گلخانه ها،  موزستان و خیابان های متعدد پوشیده از گل و درخت است که در طول سالیان کاخ های متعدد در مساحتی گسترده با امکاناتی نظیر استخره زمین بازی و باغ و… برای استفاده نزدیکان شاه ساخته شده بود.

تجریش در اوایل دهه 50

کاخ های ییلاقی کوچک و بزرگ مجموعه تقریبا ۲۳ درصد مساحت باغ را شکل می دهند و در حدود ۸۵ هکتار از انواع درختان جنگلی و میوه و چمن و گلکاری پوشیده شده است که در حدود ۱۵ هکتار آن زیر کشت چمن میباشد و شمالی ترین قسمت مجموعه تا جنوبی ترین قسمت آن حدود ۱۴۰ متر اختلاف ارتفاع دارد.

حجت بلاغی در مورد سعد آباد می نویسد:

سعدآباد در شمال تجریش، بین تجریش و دربند است و یکی از نقاط خوش آب و هوای دامنه البرز است. کاخ ها و ابنیه ییلاقی دربار در آنجاست. قریه سعدآباد در عهد قاجار از هفت محله به نامهای شاه محله (گفته شده است که ناصر الدین شاه یک روز به شمیرانات آمده و در این محل استراحت کرده بود که پس از آن به نام شاه محله معروف شده است)، ترش محله، باغ محله، جعفرآباد، قاسم آباد و سعدآباد تشکیل شده بود.

  سعدآباد متعلق به سعدالدوله وزیر امور خارجه محمد علی شاه بود که مجاور رودخانه و در کنار تپه علیخان قرار گرفته بود. در آن زمان راه تجریش به دریند و پس قلعه از کنار رودخانه می گذشت و زمانی که ملک نیمی از باغ خود را به رضاخان واگذار کرد، مسیر تجریش به پس قلعه نیز عوض شد و به حاشیه بیرونی باغ منتقل شد. رضاخان در زمان سردار سپهی در خانه ای واقع در میدان حسن آباد کنونی زندگی می کرد و خدمتکاری به نام سلیمان بهبودی داشت که بعدا تا مقام وزارت دربار ترقی کرد و در زمان تبعید رضاخان همراه وی بود سردار سپه برای ساختن یک خانه ییلاقی دنبال محل مناسبی می گشت و با خدایاران، امیر لشگر در مورد باغی در کرج صحبت کرده بود.

کارشناسی که قرار بود برای دیدن زمین به کرج برود خبردار می شود که شخص ثروتمندی در شمیران قصد فروش باغ بزرگ خود را دارد.  پیشنهاد او مورد توجه سردار سپه واقع می شود. باغ متعلق بوده به شخصی به نام ابوالفتح خان سردار اعظم برادرزاده ظل السلطان جنجالی ترین شاهزاده اواخر دوران قاجار ابوالفتح خان وقتی از قصد سردار سپه خبردار می شود به دلیل انگیزه های سیاسی تصمیم می گیرد باغ بزرگ خود را به او هدیه کند. ولی سردار سپه هدیه فروشنده زیرک را نمی پذیرد و زمین ۴۰۰۰ متری کنار رودخانه و دو عمارت داخل آن را رسما و با قیمتی بیشتر از معمول می خرد. سردار سپه که شیفته زندگی قزل وار بود در میان چنارهای کهن این باغ چادری می زد و حتی مهمانان خود را در همان خیمه ملاقات می کرد سلیمان بهبودی در این مورد می نویسد:

رضاشاه به فکر تهیه محلی ییلاقی بود. امیر لشگر خدایارخان باغ بزرگی را در کرج در نظر گرفت و پیشنهاد کرد. قرار شد یک نفر خبره که اسمش کشتکار بود برود تقویم کند. کشتکار قبل از اینکه به تقویم باغ کرج اقدام کند پیشنهاد دیگری کرد و اظهار داشت در شمیران باغ مناسبی هست که در سعدآباد می باشد و ییلاقی خوب است و صاحبش خیال فروش آن را دارد و حتی بهتر از کرج است. حضرت اشرف پیشنهاد کشتکار را پسندید، بعدا معلوم شد باغ متعلق به سردار اعظم است. سردار اعظم به محض اطلاع از این امر فورا باغ را قباله و تقدیم کرد. حضرت اشرف از این عمل ناراحت شدند و از قصد تهیه باغ ییلاقی در سعدآباد انصراف حاصل کردند. باغ در حدود چهار هزار متر مساحت داشت و دارای دو عمارت بیرونی و اندرونی بود. سردار اعظم که از ناراحتی حضرت اشرف آگاه شد قبول کرد که قیمت عادلانه باغ معلوم و به همان قیمت مبادله شود. حضرت اشرف قبول کرد و معامله انجام شد.

باغ پر بود از مار، به دستور سردار سیه چند لاک پشت توی حوض می اندازند و شر ما رها کنده می شود. به علت علاقه ای که سردار سپه به این باغ پیدا کرده بود کم کم روزهای جمعه را نیز در آنجا می گذراند. حتی در زمستان ها در روزهای برفی که عبور ماشین ها غیرممکن بود سردار سپه از پل تجریش تا سعدآباد پای پیاده و با پالتویی سفید از برف با بیل برای عبور ماشین خودش راه باز می کرد .املاک سردار سپه به تناسب ارتقای مقام سیاسی او روز به روز بیشتر میشد. تپه علی خان، ملک مشرف به سعدآباد را نیز خرید و شروع به بنای ساختمان هایی در این محوطه کرد. در فاصله بین سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۴ که احمد شاه قاجار از سلطنت خلع و سردار سپه پادشاه ایران شده ساختمان کاخ شهوند (کاخ سبز) نیز که روی تپه علی خان بنا شده بود به پایان رسید، این کاخ بسیار با شکودتر از کاخی ساخته شد که رضاشاه در تصور خود بنا کرده بود.

در واقع محدوده باغ در ابتدا هشت هزار متر و در کنار رودخانه دربند (سمت شرق آن که در حال حاضر در آن عمارت به جای مانده از مادر شاه سابق واقع گردیده، بود. در سال ۱۲۹۹ خورشیدی) سپس تپه علی خان والی به محدوده پیشین افزوده شد. باغ های مجاور این دو باغ نیز توسط رضاخان خریداری شد و کم کم به صورت باغی یکپارچه در آمد، بیشتر این باغها در ابتدا به صورت ویرانه بود و به تدریج به صورت سعدآباد فعلی در آمد. البته بعضی درختان قاجاری هنوز در مجموعه به چشم می خورد. از دیگر باغ هایی که بعدا داخل اراضی سعدآباد شد می توان باغ ملک التجار در شرق مجموعه (که همان باغ باعث شد خیابان تجریش به در بند عوض شود)، باغ سردار محمود بدر در شرق رودخانه و جنوبی ترین قسمت سعدآباد که مجموعه شانزده دستگاه در آن ساخته شد، باغ امام جمعه، باغ سالار جنگ، باغ همدم السلطنه، باغ قوام الدوله جنب دربند و باغ جلال الدوله را نام برد به گفته استاد لرزاده «از اساتید معماری سنتی ایران» نیز در بخش جنوب دربند در غرب رودخانه تا خیابان سعدآباد، باغ پدر و باغات دیگر اضافه شد و باغات کمیزده و خانه های مستخدمین تسطیع شده و به وسیله ارتش برای نظامیان آماده شد.

حسین بن محمد معمار معروف به لرزاده

بعد از این محدوده قسمت هایی از شمال خیابان دربند به نام باغ شاطریاشی و خانه ها و مغازه هایی که در ضلع جنوبی شهربانی واقع است و قسمت هایی از باغات به این مجموعه اضافه شد که اینک تمامی آن را سعدآباد گویند.

هدف از ساختن سعدآباد این بود که سردار سپه هم مانند دیگر شاهزادگان و رجال قاجاریه علاوه بر قصر و خانه شهری، یک خانه ییلاقی هم در شمیران داشته باشد. رضاخان برای تحقق این امر و نیز جلوگیری از پراکنده شدن فامیل برای هریک از آنها در مجموعه اقدام به ساختن کاخ کرد.

در خاطرات تاج الملوک همسر رضاخان در خصوص سعدآباد چنین آمده است:

رضا به گل و گیاه فوق العاده علاقمند بود، موقعی که سعدآباد را خرید آنجا محل پرورش مرغ و ماکیان بود و خود مردم محلی به آن دهکده مرغی یا مرغ محلی می گفتند. رضا آنجا را از صورت مزبله دانی پاک کرد و دستور داد آن محل را چنار و درختهای سرو و کاج و بید بکارند. رضا سعد آباد را خیلی دوست داشت و می خواست از آنجا یک تونل به سیک تونل های کشور سوئیس بسازند و تهران را مستقیما از سعدآباد به شمال کشور متصل کند. هرسال قسمت تازه ای از باغات اطراف سعدآباد را می خرید و به سعدآباد اضافه می کرد و از داخل هم به زینت و زیبایی آن می افزود.سعدآباد ۹ کیلومتر از تهران فاصله داشت و خیلی مصفا و خوش آب و هوا بود. فاصله کاخ رضا با مقر محمدرضا در حدود یک کیلومتر بود. سعدآباد یک کاخ سلطنتی نبود بلکه مجموعه کاخهایی را تشکیل می داد که رضا در طول سلطنتش در فواصل دور و نزدیک برای من و فرزندانم ساخت.
تاج‌الملوک آیرملو

 نظام معماری سعد آباد کریستف لودو در کتاب شمیران یا باغ های گمشده می گوید:

 سعدآباد باغی به شکل یک هشت ضلعی نامنظم است. با مساحتی حدود ۴۵ هکتار. فاصله دورترین نقاط باغ از هم چیزی بیش از هزار و صد متر است. رودخانه دربند از شمال به جنوب این محوطه جاری است و بیش از نیمی از آب این رودخانه به مصرف آبیاری باغ های اطراف می رسد، دیوار باغ از شرق به خیابان دربند، از جنوب به محله جعفرآباد از غرب به زعفرانیه و اسدآباد و از شمال به کوهستان و همان پایگاه نظامی که از کنار آن گذشتیم محدود شده.

باغ سعدآباد نمونه ای از باغ دره های ایرانی است که ساختار طبیعی بستر آن از عوامل مهم شکل گیری به حساب می آید و با تأثیر از شیب و توپوگرافی شدید منطقه، ساختار خاص خود را دارد. بالاترین سطح باغ،  تپه علیخان است که در گذشته که درختان اندازه امروزی را نداشتند از بیرون باغ قابل رویت بوده است. اختلاف سطح حاصل از توپوگرافی باغ با ایجاد تراس و سنگ چینی و کاشت گیاهان پوششی مهار گشته است،  جهت گیری و قرارگیری کاخ های موجود در مجموعه از توپوگرافی زمین پیروی می کند، ساختار طبیعی منطقه و ویژگیهای شکل و توپوگرافی زمین سبب پدید آمدن چشم اندازهای زیبایی رو به شمال و دامنه کوه گردیده است. وجود درختان کهنسال و قدیمی چنار از مهم ترین ویژگیهای این باغ محسوب می شوند.

نظم گیاهی باغ سعدآباد از نظام هندسی خاصی پیروی نمی کند و بیشتر تابع شکل و شیب زمین و مسیرهای آب است، على رقم این که در هندسه شکل گیری مجموعه تأثیرات باغ سازی اروپایی را می توان دیده که به عنوان نمونه وجود فضاهای وسیع چمن کاری در سطح اصلی باغ از مصادیق آن بوده و در گذشته باغ ایرانی کمتر مورد استفاده بوده است، ولی در عین حال وجود مسیر شمالی- جنوبی رودخانه در بند و کاشت ردیفی چنار در دو طرف محور اصلی باغ، ویژگی اصلی باغ ایرانی را تداعی می نماید. با توجه به امتداد رودخانه دربند در مجموعه و قرارگیری اکثر کاخ های بیلاقی در حاشیه این رود، نظام هندسی باغ به صورت خطی شده است سعدآباد به پیروی از شکل و موقعیت زمین در برخی مسیرهای حرکتی نظم یافته دارای تنوع بصری جالبی است. مسیرهای حرکتی با کاشت ردیفی درختان چنار در دو سو به خوبی تعریف شده اند. از سوی دیگر به  دلیل محصوریت فضا توسط درختان بلند قامت به ویژه چنارها، دید و منظر در برخی مسیرها بسته طراحی شده است، اما در پیرامون کاخها،  دید بازتر نیز مورد توجه واقع شده است. در عین حال در نقاط بالایی دیدی بسیار مطلوب به سوی کوه های توچال و نیز به سوی شهر وجود دارد. نمونه بارز دراین مورد کاخ شهوند (سیز) است که به دلیل حضور درختان کهنسال و بلند قامت و بسیار متراکم در طول مسیر، این کاخ مشاهده نمی شود و با نزدیک شدن به آن، دید نیز گسترده تر می گردد. چشم انداز کاخ از سوی جنوب، شهر بزرگ تهران است و چون کاخ بر تپه ای بلند قرار گرفته، منظره بدیعی را پیش چشم بیننده می گستراند.


از سوی شمال نیز به سوی کوه های مرتفع البرز و در برخی قسمت ها به سوی کاخ احمد شاهی دیدهایی وجود دارد. محوطه اطراف کاخ سفید نیز به کمک ویژگی های طبیعی، دارای چشم اندازی باز و گسترده با پوشش سبز چمن و درختان زینتی نادر و بلند قامت همراه با آب نماها و فواره های بلند است که بسیار زیبا جلوه می کند. از زمان پهلوی اول پیرامون کاخ با دیوار محصور گردید و بدین ترتیب محوطه باغ از بافت اطراف مجزا گشت هشت ورودی اصلی به منظور دسترسی به نقاط مختلف در باغ وجود داشت.

۱، درب نظامیه

٢. درب زعفرانیه

٣. درب همایونی خیابان دربند

۴. درب میدان دریند

۵ و ۶. دو درب در جعفرآباد

۷. درب رودخانه

۸. درب کاخ سفید

در دوره رضاشاه اکثر کاخها یک درب مستقل به بیرون داشتند. به طوری که افراد کاخ از هریک از درب مخصوص خود به خارج کاخ رفت و آمد می کردند. رضا شاه معمولا از درب نظامی در خیابان زعفرانیه و محمدرضا از درب همایونی در خیابان دربند رفت و آمد می کرد در حال حاضر سه ورودی اصلی فعال هستند هندسه باغ سعدآباد نامنظم و به گونه ای طبیعی است و در میان بافت شهری جای گرفته است، تقسیم بندی های داخل باغ نیز به تبعیت از ویژگی های طبیعی و توپوگرافی صورت پذیرفته است. این امر سبب میشود که باغ سعدآباد به عنوان یک باغ – دره بیشتر الگوبی آزاد داشته باشد، اما همان طور که اشاره شد، هندسه آن به نحوی تداعی کننده باغ ایرانی است باغ سعدآباد در مجموع ۲۱ کاخ را در میان خود دارد که به تدریج از اواخر دوره قاجار تا دوره پهلوی دوم ساخته شده اند. از این میان ۵ کاخ بزرگ و بقیه به نسبت کوچک ترند. کاخ هایی که در زمان قاجار ساخته شده و به نسبت قدیمی ترند:

کوشک احمدشاهی (بسیج خواهران)، کاخ کرباسی (موزه بهزاد کنونی)، کاخ فرحناز پهلوی (موزه میرعماد کنونی) و کاخ بیرونی میباشد. همچنین از مهم ترین کاخ های ساخته شده درزمان پهلوی می توان کاخ شهوند (کاخ سیز)، کاخ سفید (کاخ ملت)، کاخ شمس، کاخ شهناز پهلوی، کاخ ملکه مادر، کاخ شهرام ( موزه نظامی)، کاخ ولیعهد (موزه دفینه) و کاخ غلامرضا پهلوی را نام برد.

کوشک احمدشاهی از جمله قدیمی ترین بناهای مجموعه بوده که آن را سعد الدوله در زمان صدارت خویش ساخت و به محمد علی شاه قاجار هدیه کرد.

نمای بیرونی کوشک احمد شاهی

کاخ شهوند (کاخ سبز) یکی از زیباترین و قدیمی ترین کاخهای به جا مانده از دوران پهلوی اول است که در قسمت مرتفع شمال غربی سعدآباد بر روی تپه علیخان قرار گرفته است. این کاخ محل اقامت تابستانی رضاشاه بود که بین سال های ۱۳۰۱ و ۱۳۰۷ خورشیدی ساخته شد. معمار این کاخ، استاد جعفر کاشانی بوده که در ساخت و تزیین کاخ از هنرمندان و استادان ایرانی به خصوص استاد جعفرخان معمار و استاد حسین لرزاده بهره گرفته است به گفته استاد لرزاده کاخ شهوند با طرح و نقشه استاد جعفرخان کاشانی به دستور رضاشاه ساخته شد، وی قله تپه را برداشته و قدری هم به پای تپه اضافه کرد تا سطح مناسبی برای ساختمان مورد نظر به دست آورد.

نمایی از ورودی کاخ سبز

ساختمان آن در سال ۱۳۰۱ خورشیدی آغاز و در سال ۱۳۰۷ به پایان رسید. رضاخان در ساخت بنا از وجود استادانی چون استاد حسین تهرانی (پسر عمه استاد لرزاده) و سایر استادان معمار و طایفه شیخان گچکار و آیینه بر و خاتم کار استفاده نمود. نمای اصلی از سنگ سبز و ورودی کاخ در قسمت شمال قرار دارد. این کاخ تنها کاخی است که نمای آن به طور کامل از بیرون پیداست. سنگ های زیرین بنا را از معدن سیز درکه و سنگ های تماسی عمارت را به وسیله «حسین حجارباشی زنجانی» تهیه و نصب نمودند. ستون های جلوی ایوان های جنوبی نیز از معدن یزد یا قم و سایرین استخراج تراشیده و نصب شد. آن زمان کارخانه سنگ بری وجود نداشت و تمام سنگها با دست تراشیده و صیقل می شد. دو مجسمه طرف شمال بنا نیز از ایتالیا آورده شد. بنای کاخ از یک زیر زمین و کاخ اصلی تشکیل شده که در زیرزمین به تراس جنوبی باز می شود. این بنا، الگوی معماری ایرانی را کم و بیش داراست و دارای نظم و یکپارچگی بوده و نشانه هایی از معماری اواخر دوره قاجار و اوایل سلطنت رضا شاه را دارد. محوطه مقابل این کاخ بیش از هرکجای دیگری در باغ سعدآباد از الگوی باغ سازی ایرانی پیروی کرده است.

تالار آینه در کاخ سبز

لارنس لارکهارت (Laurence Lockhart) که در سال ۱۳۲۵ کمی پس از تبعید رضاشاه، از کاخ بازدید کرد، بنای آن را چنین توصیف می کند:

«این قصر در دو طبقه ساخته شده و طبقه پایین شامل چند زیر زمین است سالن طبقه بالا توسط استاد جعفریان آیینه کاری شده، صندلی و زیرسیگاری شاه هنوزهم آنجاست. همین طور دور بینی که رضاخان با آن باغ های اطراف کاخ را تماشا می کرده همچنان روبه روی پنجره وسط تالار قرار دارد، در همین سالن است که پیمان سعد آباد امضا شد.

طرف راست این تالار دو اتاق دیگراست:

یکی سالن انتظار و دیگری دفتر کار رضاشاه که دیوارهایش از زمین تا ارتفاع یک متری توسط آقای صنیع خاتم کاری شده و بالای آنها تابلوهای از رنگ و روغن به سبک کاخ های اصفهان دیوار را تزیین کرده است. میز تحریر، صندلی و تمام لوازم التحریر رضاشاه در این اتاق موجود است. برای ساخت این بنا  سنگ هایی از زنجان به سعدآباد فرستاده شده و برای ستون ها شیرهای سنگی و نیمکت های باغ سنگها از استان خوزستان فرستاده شدند. دو اتاق دیگر طرف چپ تالار اصلی است: یکی سالن غذاخوری و دیگری اتاق خواب رضاشاه، سقف اتاق خواب به صورت پله پله و توسط استاد معمار جعفر خان با دقتی بی نظیر آینه کاری شده.»

اتاق خواب رضاشاه
برای مطالعه بیشتر:

پایان جنگ جهانی در عمارت عین الدوله تهران

ضرب المثل­های تهرانی به زبان محاوره ای – قسمت نهم

گنبد هارونیه یگانه اثر برجای مانده از شهر باستانی طوس

سنگ بست خراسان، یادگار ارسلان جاذب

 ساخت بنای کاخ سفید (کاخ ملت در سال ۱۳۱۰ خورشیدی آغاز گردید ودر سال ۱۳۱۵ به پایان رسید. کاخ سفید به عنوان بزرگترین کاخ موجود در مجموعه سعدآباد، مشخصه کاخ های دوره رضاشاهی را داراست. این کاخ در دو طبقه با یک زیرزمین با مساحت زیربنای ۵۰۰۰ مترمربع است. نمای بیرونی کاخ به سبک معماری کاخ های سلطنتی اروپایی و معماری داخل آنها به آمیزه ای از شیوه های ایرانی و اروپایی ساخته شده است. این کاخ حجم یکپارچه و سطحی تقریبا مربع شکل را داراست این کاخ محل زندگی شاه سابق بود، مرکز دربار و مرکز پذیرایی از مهمانان خارجی به حساب می آمد. بنای این کاخ از سال ۱۳۱۰ و به دستور رضاشاه آغاز شد. وی خواست از آن به عنوان محل کار و به منظور پذیرایی از مهمانان رسمی خود استفاده کند، ساختمان کاخ در سال ۱۳۹۵ به پایان رسید و به مدت سه سال به عنوان کاخ ییلاقی شاه مورد استفاده قرار گرفت.

کاخ سفید سعدآباد

کاخ های پروس الهام بخش نمای این عمارتند و تجهیزات داخلی این کاخ تلفیقی از سبک معماری ایرانی و بیزانس است به خصوص ستون ها و شکل سرستونها، روی دیواره های داخل کلاه فرنگی این عمارت داستان های شاهنامهای مصور شده اند که شاهکار استاد حسین طاهرزاده بهزاد و شاگردان اوست. درست در همان سال که رضا شاه به ناچار وطن را ترک کرد یعنی سال ۱۳۲۰ این نقاشی ها کامل شد. پس از رضاشاه پسرش محمدرضا بنای این کاخ ها را به پایان رساند و سبک معماری آن ها را کلا عوض کرد. بین سال های ۱۳۴۵ و ۱۳۴۹ کاخ بازسازی شد و یک گروه تزیین گر فرانسوی مشغول پیدا کردن طرح های کاملا غربی برای فرح روی کاخ شدند. گلخانه و انبارها تبدیل شدند به سالن نمایش فیلم، نمایشگاه میراث های سلطنتی، حجرههاء دفتر لباسشویی برای خانواده پهلوی در کاخ تهویه مطبوع و آسانسور نصب شد و شیشه های طبقه دوم ضد گلوله شدند.

از کاخ سفید در امتداد رودخانه دربند به طرف شمال در راستای استخر، درختان چنار تنومند فراگرفته است. به گفته «لرزاده» اینجا باصفاترین نقطه سعدآباد است که زمانی جای بازی ولیعهد (محمدرضا) و مستخدم خارجی او بود و رضاشاه در کنار خیابان باریک سمت شرق آن قدم میزد. رضا شاه برای تحقق افکار خود مبنی بر اسکان افراد دریار در یک مکان و جلوگیری از پراکنده شدن آنها، برای هریک از کاخ ها حریمی تعیین نموده بود که کسی حق داخل شدن به حریم دیگری را نداشت. معمولا مرز این حریم ها به وسیله درختچه و نرده چوبی و فلزی مشخص شده بود. نظام آبیاری سراسر این باغ از رودخانه دربند مشروب می شود. رضاخان آب رودخانه دربند را خریداری کرد و به آبیاری این باغ اختصاص داد ولی محمد رضا پهلوی دوازده ساعت این آب را به رعایا بخشید. از آنجایی که آب رودخانه برای آبیاری کل باغ سعدآباد که گسترش نیز یافته بود کافی نبود، قنات های قدیمی و جدید مورد استفاده قرار گرفتند.