داستان آموزنده | پلاک ۵۲

آخرین شماره مجله پلاک52

برچسب: داستان آموزنده

ادبیات ایران و جهان, فرهنگستان

ضرب المثل­های تهرانی به زبان محاوره ای 

جَعفَرِ شَهری‌باف (۱۲۹۳ در عودلاجان تهران – ۶ آذر ۱۳۷۸ در تهران) نویسنده ایرانی و پژوهشگر تاریخ تهران است. استاد جعفر شهری در دو مجموعهٔ طهران قدیم (۵ جلد) و تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم (۶ جلد)، حال و هوای تاریخی تهران را با…

ادبیات ایران و جهان, فرهنگستان

ضرب المثل­های تهرانی به زبان محاوره ای – قسمت ششم 

یابوی پیشاهنگ آخرش توبره کِش می شه:طعنه به نامدار و پرآوازه ای که به خواری و خفت افتاده باشد. مانند قهرمان و پهلوان بزن بهادری که از دور خارج شده و به پیسی و نکبت افتاده باشد.

حیات خلوت

حکایت «سَر خَر» عبید زاکانی 

روزی مردی سوار بر خر از دهی به دهی دیگر می رفت. در میان راه عده ای از جوانان که شراب خورده و مست بودند راه را بر او می بندند؛ یکی از آنها جامی پر از شراب به او تعارف می کند. مرد استغفرالله گویان سرباز زد.

ادبیات ایران و جهان, فرهنگستان

ضرب المثل­های تهرانی به زبان محاوره ای – قسمت هفتم 

سر سفره، خاله خواهر زاده رو نمی شناسه:از ساده ترین و بهترین آزمایشات از دوست که علاقه اش واقعی و یا به ریا است،‌در سر سفره و حضور خوراکی می باشد که همه اش به فکر خود می باشد یا به فکر رفیق هم هست.

ادبیات ایران و جهان, فرهنگستان

ضرب المثل­های تهرانی به زبان محاوره ای – قسمت پنچم 

ماس مختار سلطنه س، می بینی ماسّه، می خری دوغه، می خوری آبه : متاع فریبنده،‌جنسی که ظاهر خوش و باطنی خراب داشته باشد – مختارالسلطنه یکی از حکام ستمگر تهران بود که قیمت بر روی اجناس نهاده، درنتیجه هر چه از جمله ماست بد و خراب شده،‌نام ماستِ مختار السلطنه گرفته بود.