میترا بخشی زاده

محمدرضا شجریان خواننده بزرگ موسیقی سنتی ایرانی در ۱۷ ام مهر ۱۳۹۹ در بیمارستان جم در هشتاد سالگی درگذشت.

پدرم شیفته ی موسیقی و آواز ایرانی بود. مجموعه ی چند صدتایی از نوارهای کاستی که داشت، گوش هایمان را به خوب شنیدن عادت داده بود. ردیف کاست های محمدرضا شجریان گل سر سبد آن مجموعه ی با ارزش بود. زمانی که صدای استاد در خانه یمان طنین انداز می شد، اغلب دست از بازی می کشیدم و آرام در آغوش پدرم می نشستم. صدا از آسمان بود. با آنکه درک چندانی از موسیقی نداشتم اما آن صوت ملکوتی می توانست ساعت ها میخکوبم کند.

 

بزرگتر که شدم و به اصطلاح بعد از سن تکلیفم که فهمِ گنگی از دین پیدا کردم، دانستم که رمضان با ربنای استاد شجریان جلا پیدا می کند.

بزرگتر که شدم و به اصطلاح بعد از سن تکلیفم که فهمِ گنگی از دین پیدا کردم، دانستم که رمضان با ربنای استاد شجریان جلا پیدا می کند. آنجا که اصرار و نصایح معلمان پرورشی نتوانست میلی در من برای روزه گرفتن پدید آورد، طنین دلنواز ربنای ایشان، حسرت روزه داری را بر دلم می گذاشت.


صدای نابغه ی آواز ایران چنان پرنفوذ است که کمتر کسی را می توان یافت که مجذوب صوت ایشان نشده باشد. سازها و کلمات و اشعار به لطف صدای ماندگارش، اعتبار پیدا می کنند. گویی نه تنها انسان ها بلکه اشیا بی جان هم نسبت به آواز ایشان واکنش نشان می دهند. گیاهان بهتر رشد می کنند و پرندگان به وجد آمده و چهچه می زنند.

گویی نه تنها انسان ها بلکه اشیا بی جان هم نسبت به آواز ایشان واکنش نشان می دهند. گیاهان بهتر رشد می کنند و پرندگان به وجد آمده و چهچه می زنند.

استاد شجریان به جا ترین شخصیت موسیقی زمانه ی خویش است. نامداری که تا ابد اعتبار آواز ایران زمین خواهد ماند. باید بگویم، استاد، خوشا بحال ما که در دوران شما زیست کردیم و خوشا به حال خاک توس که خانه ی اسطوره هایی چون شما و حکیم ابوالقاسم فردوسی و اخوان عزیز است.

استاد، ما در عزای شما پرچم زندگیمان را نیمه افراشته می کنیم. به احترام عمر با عزت و هنر بی بدیلتان تا روزها تصویرتان را به اشتراک می گذاریم و از حیات پُربارتان می نویسیم. در روشنی بهشت بیآرامید که مهرماه شمسی تا ابد مزین به نامتان خواهد بود.