فایده باوری، اصالت سود و نفع، سودمندگرایی یا یوتیلیتاریانیسم (Utilitarianism)؛  جرمی بنتام به عنوان بنیانگذار فایده گرایی می گوید :

 طبیعت، انسان را تحت سلطه دو ارباب قرار داده است؛ درد و لذت. ( و یا همان سود و زیان)

 

Jeremy Bentham

با نگاهی واقع بینانه و بدون هرگونه ملاحظه و تعارف نیز می توان به این مساله اذعان داشت که تصمیمات بشر عموما نشات گرفته از همین رویکرد می باشد؛ انتخاب ها یا برای کم کردن درد (ضرر) است و یا برای بیشتر کردن لذت(سود). باید توجه داشت که این مساله فقط در مسائل مادی خلاصه نمی‌شود و منافتی با باورهای متافیزیکی یا دینی نیز ندارد. چرا که دینداران نیز بر اساس ثواب و عذاب ره برگزیده و تصمیم به رفتار می‌گیرند. از خودگذشتگی، ایثار، عشق، ایمان، همه و همه در این چارچوب قابل تعریف می باشد و عموم انتخاب های بشر را میتوان به این روش فرموله نمود.

 

میزان لذت و سود

در این دیدگاه وسعت، مدت و میزان لذت و سود، مورد دقت قرار می‌گیرد بدین معنی که چه طیفی از این سود بهره خواهند برد و سود حاصله به چه میزان است و چقدر ماندگار می‌باشد. قطعا سود و لذت زودگذر و ناپایدار که برای معدودی سبب خیر شود در یک دید استراتژیک کمتر مورد تامل قرار می‌گیرد و آنچه فایده ای بیشتر و پایدارتر ایجاد می‌کند توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند.

با نگاهی به تاریخ، روش‌های مختلف و راه‌های طی شده می‌توان به این نتیجه رسید که در این دنیا سود و لذت هایی ماندگار ترند که طیف گسترده تری را در بر بگیرند و بقول معروف نتیجه ای برد برد در پی داشته باشد. که اگر کمتر از برد برد باشد سود و فایده حاصله، دیری نمی‌پاید و چه بسا موجب ضرر می‌گردد.

 

رابطه برد – برد

اما اینکه بدانیم پایه تصمیمات بشر بر چه اساس است؛ چه سودی خواهد داشت و به چه نتایجی راه میابد و در کجا و به چه صورت می‌تواند کارآمد محسوب گردد؟

 در فواید فایده گرایی

ناگفته پیداست که سود و فایده در ثروت و قدرت خلاصه نمی‌شود ولی با دیدی فایده گرا تقسیم ثروت و قدرت منطقی تر از تمامیت خواهی می‌نماید. چراکه پایداری و ماندگاری فایده و همچنین گستره و وسعت انسان هایی که از سود بهره می‌برند می‌بایست جزو جدایی ناپذیر فایده در یک ذهن فایده گرا باشد و از همین رو بنا به فایده گرایی؛ اخلاقی ترین عمل، عملی است که سودمندترین گزینه برای طرفین اثرپذیر باشد، حتی اگر مضر باشد.



پیرو این منطق سازمان های اقتصادی حرفه ای نیز به این نتیجه رسیده اند که شرط لازم برای پایداری در کسب و کار، سود طرفین در معامله می‌باشد و بر شیوه هایی که در آن یک طرف برنده و دیگری بازنده باشد نباید سرمایه گذاری نمود. سود کمتر از نوع خطی و مستمر، برای طرفین منجر به ادامه دار شدن رابطه تجاری می‌گردد که هزینه و ریسک را کاهش می‌دهد و این استمرار در  سودرسانی در مقایسه با سود بیشتر اما به صورت مقطعی و به نوعی نقطه ای، فواید بیشتری در پی خواهد داشت.

پایداری حکومت ها

تقسیم قدرت نیز سبب ماندگاری و پایداری حکومت ها می‌گردد؛ چرا که تجمیع قدرت در انحصار یک گروه منجر به فساد شده و فساد، ظلم در پی دارد. الملک لایبقی مع الظلم.

دید فایده گرا لاجرم مسائل را در دراز مدت می‌بیند و از رویی همه جانبه می اندیشد، و به این شیوه می‌توان نتیجه گرفت فایده گرایی، سود و لذت را برای افراد بیشتری در زمانی طولانی تر و به شکلی پایدارتر می‌خواهد. 

 لازم به ذکر است در فایده‌گرایی فردیت و اختلافات فردی در پس نتیجه گرایی و به حداکثر رساندن مطلوبیت لحاظ می گردد. شاید بتوان عنوان داشت که فایده گرایی به نوعی نسخه‌ای از نتیجه گرایی است که بیان می کند پیامدهای هر عملی تنها معیار درست و نادرست است.



دید فایده گرا محکوم به پیامدگرایی است چرا که سود یا زیان در نتیجه عمل ظاهر می‌گردد. پس نتیجه گرایی از دیگر برکات فایده گرایی است و در انسان قدرت انتخاب درست را افزایش می‌دهد. باید به نتیجه رفتار و روش دقت داشت و بر اساس میزان سود و یا ضرر انتخاب کرد.

فایده گرایی در روابط ملت ها

فایده گرایی در روابط آدم‌ها و نیز ملت ها بروز پیدا می‌کند و بدون هرگونه تعارف باید اعتراف کرد که شکل گیری روابط نیز بر اساس فایده صورت می‌گیرد. کمااینکه زیست اجتماعی آدم‌ها بر اساس همین نفع جمعی شکل گرفته و اگر نفعی برای یکدیگر نداشتیم جوامع پدیدار نمی‌گشت.

اما باز با دیدی فایده گرایانه نباید بگذاریم هویتمان بر اساس نوع رابطه مان با فلان فرد و یا کشور شکل بگیرد. چرا که دشمنی یا دوستی در همه شرایط و بدون دیدی فایده گرایانه منجر به از دست دادن فرصت‌های رسیدن به سود و منفعت (خواه مادی و خواه معنوی) می‌گردد.


عاقلانه آن است که در رابطه های مان سود و زیان همدیگر را در نظر بگیریم و برای اینکه لذت و سود بیشتری ببریم برای سود جمعی به شکلی مستمر تلاش نماییم. وضعیت اقتصادی و معیشتی خراب در یک جامعه که اکثریت آن دردمندند به اقلیتی که برخوردار هستند فرصت لذت را به صورت پایدار نخواهد داد چراکه در جامعه از هم گسیختگی و هرج و مرج را به وجود می آورد، افراد کمتر به هم اعتماد می‌کنند و هر کس دنبال این است که گلیم خود را از آب بکشد و در عین اینکه افراد در کنار هم زندگی می‌کنند، جامعه و اجتماع مفهوم خود را از دست میدهد و سو استفاده با فایده اشتباه گرفته می‌شود. دروغ و ریا با ساده لوح نبودن، چاپلوسی و مداحی با فرصت طلب بودن و دزدی و کلاه برداری با زرنگی، معنی عوض می‌کنند.

تئوری های نارنجی : سازش با ساز مخالف

چه کار کنیم؟

در فرهنگ ما ایرانیان به دلایلی موجه یا غیر موجه تعارف ریشه دوانیده، عملی مثبت تلقی می‌گردد. جدا از اینکه فایده تعارف قابل بحث می‌باشد اما در این مورد باید تعارف را کنار گذاشت و رای به مطلوبیت و سودِ فایده گرایی داد.

جواب سوالِ چه کار کنیم؟ را باید در فایده گرایی، آن هم بدون تعارف، جستجو کنیم. ببینیم، بسنجیم و از راه طی شده یا تاریخ درس بگیریم و بر اساس فایده و هزینه تصمیم بگیریم.

کدام انتخاب و کدام روش هزینه کمتر و سود و نفع بیشتری را به طرفین ارائه خواهد داد؟ و اگر سود و لذتی پایدار برای همه طرفین غایت تفکر فایده گراییست، آیا عقلانی نیست که فایده گرایی را مطلوب و چاره کارهایمان بدانیم؟