۱ اپریل ۱۹۲۹ – ۱۱ جولای ۲۰۲۳

میلان کوندرا نویسنده‌ی داستان‌های کوتاه، نمایشنامه‌نویس، مقاله‌نویس، شاعر و یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین رمان‌نویسان قرن بیستم بود که در آثارش کمدی اروتیک را با نقد سیاسی و ژرف‌اندیشی فلسفی درهم می‌آمیخت. رمان‌های او به بیش از چهل زبان دنیا ترجمه شده است. دو کتاب «بار هستی» و «جاودانگی» از معروف‌ترین آثار میلان کوندرا به شمار می‌روند.

او سال ۱۹۲۹ در فاصله‌ی بین جنگ جهانی اول و دوم در برنو متولد شد. پدرش موسیقی‌دان بزرگی بود. لودویک کوندرا شاگرد لئوش یاچانگ و رئیس آکادمی موسیقی برنو بود و همین رابطه‌ی نزدیک با موسیقی باعث علاقه میلان به این زمینه شد. علاقه‌ی کوندرا به موسیقی بعدها در کتاب‌هایش هم نمود پیدا کرد، حتی لقبش را رمان‌نویس دوست‌دار موسیقی گذاشتند. اما آنچه که از این موضوع نمایش بیشتری در آثارش داشت، پیوند و وجود رگه‌های قوی فلسفه، هنر، تاریخ، اندیشه انتقادی، روان‌شناسی و سیاست بود. او استادانه این موضوعات را در ادبیاتش تلفیق می‌کرد و به رشته‌ی تحریر درمی‌آورد. او  سیستم‌های ایدئولوژیک، زندگی بشر و فراز و نشیب و تلخی‌هایش را دستمایه آثار قرار داده بود و در مسیر نوشتن طنز و نقد را به‌عنوان ابزار در اختیار می‌گرفت و درخشش‌های ابدی‌ای را می‌آفرید.

او حتی در یکی از معدود مصاحبه‌هایش به ‌روز تولدش هم با طنز می‌تازد و گفته:

من در «اول آوریل» (روزی که در آن دروغی به طنز می‌گویند) به دنیا آمدم. این از نظر متافیزیکی بی‌تأثیر نیست!

این رمان‌نویس خود را وارث سنت رمان‌نویسی اروپایی می‌دانست. در نگاه بسیاری نیز او بزرگ‌ترین و محبوب‌ترین نویسنده‌ی این سنت بود. نویسنده‌ای که با وجود آثار بزرگش نه جایزه نوبل ادبیات را برده، نه عضو آکادمی‌های ادبی و علمی جهان بود. او رمان را چهره‌ی والایی از هنر برمی‌شمرد و مدرنیته و «خلق رمان» را بزرگ‌ترین میراث اروپایی برای جهان قلمداد می‌کرد.

کوندرا سیستم‌های توتالیتر را نقد می‌کرد. وضع تلخ و سیاه روزگار را در جام طنز می‌نگریست، زیرا آن را غیرقابل‌تغییر یافته و از این‌رو راهی جز جدی نگرفتنش نمی‌دانست. در کتاب‌های میلان کوندرا، شخصیت‌های داستان را در شرایط بغرنجی قرار می‌گیرند و تا مرز ویرانی می‌روند تا از دنیایی سیاه و سفید خارج شوند و شرایط خاکستری‌‌ای را خلق می‌شود.

زندگی میلان کوندرا

میلان کوندرا زندگی پرفراز و نشیبی داشت. از ۱۴ سالگی با سرایش شعر، وارد دنیای ادبیات شد. ۱۸ ساله بود که شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوم رقم خورد و او به عضویت حزب کمونیست چکسلواکی درآمد. دیری نپایید که از این حزب اخراج شد. در ۱۹ سالگی به دانشگاه مشهور شهر پراگ، دانشگاه چارلز رفت و در آنجا ادبیات و زیباشناسی خواند. در حین تحصیل و پس از اخراج از حزب، شعرهایی سرود که در قالب مجموعه‌ای با نام انسان، بوستانی عظیم در سال ۱۹۵۱ منتشر شد. همین‌جا بود که اندیشه‌ی نقدی خود را با نقد خوش‌بینی مردم نسبت به حکومت چکسلواکی و ادبیات دولتی پدیدار کرد. در این دوران، آنچه می‌سرود و می‌نوشت بی‌پرده بود. رفتارها و منش‌های انسانی را روایت می‌کرد. بازنمایی خاصی از ارتباط انسان‌ها و روابط عاشقانه ارائه می‌داد. سپس به داستان‌نویسی و رمان رو آورد. او پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، علاوه بر نوشتن، در دانشکده‌ها و دانشگاه‌های مختلفی هنر و سینما و ادبیات تدریس می‌کرد.

مرگ در روزهای عاشقانه، احمدرضا احمدی در گذشت

 در اواخر دهه پنجاه و دهه شصت قرن بیستم، به روشنفکر و نویسنده‌ای شهیر در وطنش بدل شد که منتقد وضع موجود بود. سال ۱۹۶۷ بود که با سخنرانی مشهوری خواستار آزادی بیان و آزادی نویسندگان اسیر خودکامگی و زندان حزب کمونیست شد. رفته‌رفته، به شخصی مسئله‌ساز برای افراد محافظه‌کار حکومت چکسلواکی بدل شد. سال بعد در جریان بهار پراگ از اصلاحات حزب حمایت کرد ولی همان سال ارتش سرخ شوروی این کشور را تسخیر کرد و او در لیست سیاه قرار گرفت و از مشاغلش اخراج، ممنوع‌الکار و نشر آثارش ممنوع شد، همین مقدمه‌ای برای خروجش از این کشور، سلب تابعیت و تبدیل‌شدنش به نویسنده‌ای فرانسوی در سال ۱۹۸۱ بود هرچند کتاب‌هایش تا ۱۹۹۰ به زبان چکی نوشته می‌شدند. در یکی دو سال گذشته تابعیت چکی این نویسنده به او بازگردانده شد.

آثار میلان کوندرا

کتاب‌های میلان کوندرا در تمام جهان پرطرفدارند و او چند بار نامزد دریافت جایزه نوبل هم شده بود. سبکی تحمل‌ناپذیر هستی که در فارسی بیشتر با نام بار هستی شناخته شده است محبوب‌ترین اثر او. این اثر سال ۱۹۸۴ منتشر شد و ۴ سال بعد از روی آن فیلمی به همین نام به کارگردانی فیلیپ کافمن ساخته شد. این کتاب تلفیقی از نگاه کوندرا به عشق، زندگی و چکسلواکی است.

اگر بخواهیم کمی به عقب برگردیم کتاب عشق‌های خنده‌دار کوندرا که در ۱۹۶۹ نوشته شد از آثار قابل‌توجه اوست. این کتاب مجموعه‌ای از ۷ داستان کوتاه است که نویسنده در آن‌ها عشق را واکاوی می‌کند. کتاب دیگری از این نویسنده که اهمیت زیادی دارد کتاب خنده و فراموشی است. این کتاب محصول روزهای سخت ۱۹۷۵ برای کوندرا است و بازتابی از زندگی خودش را هم می‌توانید در آن ببینید، این اثر هم پر از انتقاداتی است که او به زندگی در چکسلواکی زمان خودش دارد.

آخرین اثر کوندرا که به چکی نوشته شد و خودش بعدها آن را به فرانسه برگرداند جادوانگی است. داستان این کتاب داستان‌ آدم‌هاست و شخصیت‌های کتابش درگیر روابط پیچیده با یکدیگر عقاد و جهان بینی‌هایشان را به اشتراک می‌گذارند. جادوانگی اولین بار در ۱۹۹۰ منتشر شد. شوخی، والس خداحافظی، آهستگی، هویت و جهالت تعدادی از آثار او هستند که در ایران ترجمه شده‌اند.