سریال بازی  مرکب ( Squid Game)

فصل اول قسمت نهم

یک بار که مدیر مستقیمم از دستم خسته شده بود گفت: روسای شرکت از دستت ناراضی ان! تو که درآمد فوق العاده ای از شرکت ما در می آری؛ چرا با وجود اصرار من پولاتو خرج نمی کنی، ماشین و گوشی همراه و لوازم منزل مدل روز نمی خری؟ این رو برای خودت نمی گم، به این خاطر می گم که تا گردن بدهکار بانک باشی، که اگه یه روز بهت گفتیم باید بپر بپر بیای سرکار!، نگی چرا؟ بگی چقدر؟                                  

  نام محفوظ-  دکتر داروساز از سانتاباربارار

این شماره در یک فیلم یک دیالوگ، بر خلاف شماره های پیشین ترک عادت می کنیم. این بار به سراغ فیلم نرفته ایم و دیالوگ اصلی را از سریالی جدید معرفی می کنیم. درواقع مراقبیم که موضوع سریال لو نرفته و به قول معروف اسپویل نشود.


یک فیلم یک دیالوگ با صدای داوود قنبری


کره ای ها سالیان دراز ظاهرا در سینمای گلخانه ای خود فیلم های محشری می ساخته اند، اما تنها پس از فیلم Old Boy(2003)بود که سینمای کره جنوبی در سطح جهانی شناخته شد و طرفداران خود را پیدا کرد.

درباره بازی مرکب:

۱۰ سریال شبیه بازی مرکب درباره مرگ و زندگی

۶ نکته سریال بازی مرکب که درباره زندگی واقعی کره‌جنوبی به ما می‌گوید

سریال Squid Game عرصه ی ورود کره ای ها در جهان سریال سازی بین المللی است که در این روزها به خصوص به لطف همه گیری کرونا توانسته جای سینماهای تعطیل و نیمه بسته ی جهان را بگیرد.



شما داور چهارم مترونم هستید. به اجرای بابک امتیاز بدهید !


موفقیت آنی squid game کم نظیراست. تنها در عرض ۲۸ روز اول یک صد و یازده میلیون بیننده داشته است. این سریال که در نه قسمت پنجاه و پنج دقیقه ای ساخته شده، همانطور که از نامش انتظار داریم همه چیز به بازی ارتباط دارد. بازی هایی که ریشه در دوران کودکی دارد.

(مراقب باشید ممکن است در ادامه اطلاعاتی از سریال را بخوانید که پیش از دیدن نمی خواهید بدانید!)

سریال درباره ی شکست خوردگانی است که دیگر در زندگی طبیعی و عادی جایی ندارند. آنها برای خروج از وضعیت بغرنج خود وارد فضایی کارخانه مانند می شوند. اربابان بازی با آنها قرار است بازی کنند. اما به زودی مشخص می شود که در این باز یک طرف پول هنگفتی است و در طرف دیگر مرگ!



زمانی که سریال را به پایان می رسانید، ممکن است از شدت نمایش عریانی خشونت شوک زده باشید. اما وقتی احساساتتان فرونشست به وضوح می شود ارتباط میان واقعیت و سریال را به خوبی درک کنید.

پول هنگفتی که تنها به یک نفر می رسد، اما همگان حاضرند با وجود شانس بسیار اندک در بازی مرگ مشارکت کنند. با حضور اربابانی که خود و نیروهای زیردستشان نقاب بر چهره زده و بازی را به پیش می برند.

 اینک می رسیم به دیالوگ اصلی سریال:

آدمی که هیچ پولی نداره با آدمی که آن قدر پول داره که نمی دونه باهاش چیکار کنه، چه وجه مشترکی دارند؟ زندگی برای هیچ کدومشون هیج لذتی نداره، وقتی خیلی پول داشته باشی برایت مهم نیست چی بخری، بخوری یا بنوشی. هم چیز برایت کسل کننده می شه، وقتی با مشتریام حرف می زدم همه شون به یه چیزی اقرار کردن، همه شون اقرار می کردن که زندگی براشون لذت نداره، به همین خاطر جمع شدیم و فکر کردیم چیکار کنیم تا بهمون خوش بگذره.