شام آخر فیلمی ایرانی به کارگردانی و نویسندگی فریدون جیرانی و تهیه‌کنندگی یدالله شهیدی محصول سال ۱۳۸۰ است.

عوامل اصلی فیلم:

کارگردان: فریدون جیرانی، نویسندگان فیلمنامه: فریدون جیرانی و نازنین مفخم بر اساس طرحی از ناهید حاجی‌پور و بهارک ملک‌خانی، مدیر فیلمبرداری: محمد آلادپوش، موسیقی: فریدون شهبازیان، تدوین: نازنین مفخم، بازیگران: کتایون ریاحی، آتیلا پسیانی، محمدرضا گلزار، هانیه توسلی، ثریا قاسمی، شاهرخ فروتنیان.

 

فیلم شام آخر در کارنامه فریدون جیرانی جایگاه قابل‌قبولی دارد. شاید کمتر کسی این فیلم را بهترین اثر جیرانی بداند؛ شاید بسیاری از ایده‌های بالقوه جذاب فیلم به‌درستی پرورانده نشده باشند اما ویژگی‌هایی قابل تحسین در شام آخر وجود دارد. مهم‌ترینش، جسارت همیشگی سینمای جیرانی است که در این‌جا هم شام آخر را به فیلمی برانگیزاننده تبدیل کرده است.

شام آخر اولین بار در بیستمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و کتایون ریاحی برای این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد. همچنین شام آخر به‌عنوان یکی از فیلم‌های اکران نوروزی ۱۳۸۱ از ۸ فروردین آن سال روی پرده رفت.

کتایون ریاحی

 

چه فیلم‌های فریدون جیرانی را دوست داشته باشیم و چه نه، نمی‌توانیم انکار کنیم که او فیلمساز بسیار شجاعی است. تلاش جیرانی برای ورود به عرصه‌هایی کمتر آزموده‌شده در سینمای ایران و علاقه‌اش به استفاده از الگوهایی رادیکال و ایده‌هایی غیرمنتظره، باعث شده تا جیرانی به یکی از فیلمسازان ویژه سینمای ایران تبدیل شود. این جسارت باعث شده تا در سینمای جیرانی با فرازونشیب‌های فراوانی روبه‌رو باشیم. ایده‌های خاص او گاه جواب داده‌اند و در بسیاری از موارد، نه. اما سینمای او، حتی در بدترین آثارش، کنجکاوی‌برانگیز بوده و جدا از الگوهای محافظه‌کار سینمای ایران می‌ایستد.

 

*توجه : اگر این فیلم را هنوز تماشا نکرده اید،

مطالعه ادامه این مطلب خطر اسپویل و لو رفتن داستان را برای شما به همراه دارد:

میهن مشرقی (کتایون ریاحی) استاد دانشکده معماری پس از بیست و شش سال زندگی با شوهرش به سبب ناسازگاری فکری و رفتاری با پادرمیانی دخترش ستاره (هانیه توسلی) از همسرش جدا می‌شود. سپس به خانه قدیمی پدریش اسباب کشی می‌کند و با دخترش و دایه اش آفاق (ثریا قاسمی) زندگی تازه‌ای را آغاز می‌کند. زندگی تازه او با آمدن مانی معترف (محمدرضا گلزار) دانشجوی رشته معماری در هم می‌ریزد. مانی که هم دانشگاهی ستاره و دانشجوی میهن است به میهن ابراز علاقه می‌کند و این در حالی ست که ستاره عاشق مانی است.

نیما حسنی‌نسب هم در گفت‌وگویی که با کتایون ریاحی (بازیگر نقش میهن مشرقی) انجام داد، به ویژگی‌های «شرقی» میهن و البته وجود تعادل میان جنبه‌های مختلف آن شخصیت تأکید کرد:

«بار عمده باورپذیری نقش میهن مشرقی حاصل تعادلی است که بین سه جنبه متفاوت این شخصیت وجود دارد. در ابتدا او را در کسوت یک استاد دانشگاه می‌بینیم که وجه علمی شخصیت اوست. بخش دیگر جنبه شرقی‌تر ماجرا و حس مادرانه و فداکاری او به‌خاطر دخترش است و وجه دیگری – که در مسیر قصه در او کشف می‌کنیم – درون زنانه و عواطف اوست که عاشق می‌شود، انتخاب می‌کند و متوجه می‌شویم این شخصیت ظاهرا جدی و علمی، شیطنت‌های کودکانه‌ای هم دارد؛ مانند صحنه راه‌رفتن زیر باران یا وقتی از آفاق می‌خواهد برایش لالایی بخواند.»

خود جیرانی هم در نشست مطبوعاتی شام آخر پس از نمایش در بیستمین جشنواره فجر (بهمن ۸۰) به دشواریِ رسیدن به این توازن اشاره کرده بود:

«برای ما سخت بود توازن میان مادر بودن و عاشق‌شدن را در بیاوریم… چون به هر حال زن فرهیخته‌ای [است] که می‌خواهد سنت‌شکنی کند.»

زنی در چنبره تابوهای جامعه

با توجه به مضمون ملتهب شام آخر، عجیب نبود که پرداختن به مسائل مضمونی، بخش اصلی برخی از نقدهای منتشرشده در مورد این فیلم را به خود اختصاص داد. در این میان، بیشترین بحث به دست‌وپاگیر بودنِ سنت‌هایی اختصاص داشت که فرصت تغییر مسیر را به انسان‌ها نمی‌داد. توصیف خود جیرانی از این تقابل چنین بود:

«میهن مشرقی در جامعه زندگی می‌کند که دوست دارد سالم بماند و در سنت‌ها خود را اسیر نکند، ولی در نهایت قربانی همان سنت‌ها می‌شود.»