در اواخر دهه پنجاه میلادی در سینمای فرانسه شاهد جوش و خروش نسلی جدید بودیم که با چهارصد ضربه اثر فرانسوآ تروفو اعلام وجود کرد. درواقع این شورشی های سینما منتقدان جوانی بودند که در نشریه ی بسیار معتبر کایه دو سینما گرد هم آمده بودند و به سینمای اتوکشیده آن دوران و البته سینمای آمریکا در هالیوود حمله می بردند، و وقتی همگی آستین بالا زدند، سینمای جدیدی را ابداع کردند.

یکی از این نویسندگان و منتقدان کایه دو سینما، ژان لوک گدار است. او در سال ۱۹۶۰ اولین فیلمش را با نام از نفس افتاده را با حضور دو بازیگر که بعدها محبوبیت فراوانی بدست آوردند ساخت. ژان پل بلموندو فرانسوی و جین سیبرگ آمریکایی.

ژان پل بلموندو و جین سیبرگ

فیلم تا پیش از نمایشش در یک حال و هوای عجیبی بود، و هرگز کسی گمان نمی برد که چنین آشفتگی بزرگی در زمان فیلم برداری، تبدیل به شاهکاری جریان ساز و به یادماندنی شود.

 

در فیلم چه می گذرد؟

دزدی به نام میشل – با بازی ژان پل بلموندو – به پاریس می گریزد و در آنجا با دختری روزنامه فروش به نام پاتریشا- با بازی جسین سیبرگ- که امریکایی است آشنا می شود. هر دو به هم دل می بازند. سرانجام دختر دزد را به پلیس لو می دهد و او در هنگام فرار کشته می شود.

ژان پل بلموندو را تا پیش از این فیلم کسی نمی شناخت و به زودی تبدیل به ستاره ی بزرگ سینمای فرانسه شد. حتی تا سال ها رقیبی برای آلن دلون اسطوره‌ی سینمای فرانسه بود.

جین سیبرگ در کنار بازی در سینمای اروپا و آمریکا دو سال بعد با رومن گاری نویسنده ی بزرگ فرانسوی ازدواج کرد. او بعدها در ۴۱ سالگی درست در زمانی که به دلیل حمایت هایش از سازمان پلنگ های سیاه در زیر فشارهای شدید FBI قرار داشت دست به خودکشی زد.

یک فیلم یک دیالوگ : فروشگاه بزرگ

می توان فیلم  ازنفس افتاده  را حاصل مشترک چند تن از منتقدان مشهور سینمای فرانسه که برای مجله معروف سینمایی  کایه دو سینما  قلم می زدند دانست:آندره بازن، ژان لوک گدار، فرانسوا تروفو، اریک رومر، ژاک ریوت، آلن رنه، ژاک دمی، کلود شابرول و… .  این منتقدان بانی جنبشی در سینمای فرانسه بودند که به  موج نوی سینمای فرانسه  لقب گردید.


دیالوگ برگزیده فیلم

در سکانسی از فیلم، پاتریشیا به ملاقات نویسنده ای رفته است و از او می پرسد:

 پاتریشا: بزرگترین بلندپرواری شما در رندگی چیه؟

نویسنده: که فناناپذیر باشم و بعدش بمیرم.!