ساختارشکنی ویژگی اصلی آبجیز است
اشاره : گروه آبجیز یکی از گروههای موسیقی موفق فارسیزبان است که در خارج از ایران فعالیت میکند. شاید یکی از دلایل موفقیت و محبوبیت آبجیز این است که علاوه بر تسلط کامل به موسیقی که اجرا می کنند ، صاحب سبک و اندیشه مختص به خود هستند و توانسته اند نقش خود را در موسیقی ماندگار کنند .این گروه با محوریت صفورا و ملودی که خواهر هستند، در کشور سوئد فعالیت میکند. آبجیز کار خود را به صورت جدی و منسجم از سال ۲۰۰۵ آغاز کرده است و در اکتبر ۲۰۰۶ نخستین آلبوم خود با نام «همه» را بر اساس شعرهایی از ملودی و آهنگسازی صفورا منتشر کردند که از سوی مخاطبان ایرانی مورد توجه قرار گرفت. این گروه در سال ۲۰۰۶ یکی از شرکتکنندگان در جشنواره میان کهکشانی موسیقی ایرانی بود که در هلند برگزار شد. آخرین آلبوم این گروه «پاشو» نام دارد که از مضمونی اجتماعی برخوردار است. در پاتوق این شماره، گفتوگویی با این گروه انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
پلاک۵۲: آبجیز چگونه شکل گرفت و از چه زمانی موسیقی به بخشی مهمی از زندگی اعضای گروه تبدیل شد؟
آبجیز در واقع یک بازی و سرگرمی بین ما دو خواهر بود که از اواخر دهه ۹۰ میلادی در سوئد شروع شد. در آن زمان صفورا حدود ۱۳ سال سن داشت و نوازندگی گیتار رو تازه شروع کرده بود. ترانههای خودش را به انگلیسی، سوئدی و اسپانیایی مینوشت و با گیتار آن ها رو اجرا میکرد. مدتی بعد، من (ملودی) به درخواست صفورا شروع به نوشتن شعر به زبان فارسی کردم. همکاری ما در واقع با یک ترانه طنزآمیز به نام «دنیا دو روزه» آغاز شد. در آن زمان به هیچ وجه فکر نمیکردیم این بازی و سرگرمی به این جایی برسد که امروز در آن قرار داریم. استقبال گرم اطرافیان موجب شد ما به کار ساختن ترانههایمان ادامه بدیم و آن ها را در محافل خصوصی برای عزیزانمان اجرا کنیم. بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ که هنوز به ایران سفر میکردیم، دامنه این تشویقها گستردهتر شد و دوستان به ما اصرار کردند به هر ترتیبی که شده این ترانهها رو ضبط کنیم، اما آن موقع صفورا مشغول تحصیل در اسپانیا بود و من هم تازه وارد دانشگاه شده بودم. حدود یک سال بعد از مهاجرت من به آمریکا در سال ۲۰۰۵، صفورا با من تماس گرفت و پیشنهاد تشکیل گروه موسیقی به شکل رسمی را به من داد.
برجستهترین ویژگی گروه ما میتواند ساختارشکنی در زمینه کلیشهها باشد. عبور از مرزهای ساختگی و تکراری و محدودیتهای قراردادی دست و پا گیر در زمینه ساختار موسیقی و شعر که بیشتر آن ها جنبه توصیفی دارند و با چاشنی طنز روی صحنه ارایه میشوند، میتواند بارزترین ویژگی گروه آبجیز باشد.
برادر بزرگتر ما «صوفی» که در رشته مهندسی صدا تحصیل کرده، زمانی که صفورا کم سن بود، او را به استودیوی دانشگاه دعوت کرد و بعضی از کارهای آن دوره صفورا را با همراهی دانشجوهای رشته موسیقی ضبط کرد. دو نوازنده با نامهای اَرلاند هوفگارد (باسیست) و پائولو مورگا (پرکاشنیست) که به صدا و کارهای صفورا علاقمند شده بودند، همان موقع برای همکاری اعلام آمادگی کردند. بعدها صفورا در اسپانیا با یوهان موبرگ (گیتاریست) آشنا شد و پس از بازگشت به سوئد یوهان و روبین کوخرین (درامر) هم به خانواده موسیقایی آبجیز پیوستند. با توجه به اینکه بیشتر شعرهای ما جنبه شوخی و طنز داشت، دوست داشتیم این نگاه طنزآمیز در اسم گروه هم منعکس بشه. به همین خاطر از واژه «آبجی» به دلیل خواهر بودنمون استفاده کردیم. «زِ» آخر هم به یک شوخی سوئدی برمیگرده که توضیح اش در اینجا هم سخت و هم از حوصله بحث خارج است. به همین خاطر به همین توضیح بسنده میکنم. ما چند سال به طور فشرده با گروه هفت نفرهمان که صوفی هم به عنوان صدابردار همراه گروه بود، به اجرای تور پرداختیم تا اینکه در سال ۲۰۱۳ به دلیل مشغلههای کاری و ورود دوباره صفورا به دانشگاه، تصمیم گرفتیم گروه را منحل کنیم و خواهرانه، مثل همان دوران اولیه همکاریمان، هر موقع که توانستیم با هم کار کنیم. از آن موقع تا حالا چند تا تک آهنگ، کلیپ و البته یک آلبوم به نام «پاشو!» رو منتشر کردیم. حالا دیگر با نوازندههای مختلف کار میکنیم و خودمان را محدود به یک گروه خاص نمیکنیم.
پلاک۵۲ : طی چند سال گذشته موسیقی تلفیقی به شکل گستردهای مورد توجه خوانندگان و نوازندگان و البته مخاطبان ایرانی قرار گرفته است. گروه آبجیز به کدام جنبه از موسیقی تلفیقی توجه بیشتری نشان میدهد؟
دلیل اینکه موسیقی ما شده تلفیقی از سبکهای مختلف، در درجه اول به این بر میگردد که صفورا به عنوان آهنگساز گروه، از همان دوران نوجوانی مدام به سبکهای مختلف سرک میکشید. از موسیقی کانتری و فولک کشورهای آمریکای لاتین گرفته تا فلامنکو و جاز. طبیعی است که علاقه او برای کنکاش در این سبکها روی آثارش هم تاثیر بگذارد. معمولا صفورا وقتی برای یک شعر آهنگسازی میکند، تلاشش این است تا بر اساس مفهوم شعر، احساسی متناسب را در قالب موسیقی ارایه کند. بنا بر این ممکن است یک ترانه حس و حال موسیقی اسپانیولی به خودش بگیرد و آهنگ دیگه شکل پانک راک یا رِگه پیدا کند. یعنی، در آبجیز معمولا تعیینکننده سبک ترانه، مفهومِ نهفته در شعرها هستند.
پلاک۵۲ : موسیقی و ملودیهایی که شما در آثارتان استفاده میکنید گاه به رنگ و بوی ایرانی خیلی نزدیک و گاه بسیار از آن دور میشود. این کار را به فراخور حال و هوای درونی اثرتان انجام میدهید یا موضوع ایجاد تنوع است؟
همونطور که توضیح دادم، تلاش صفورا بیشتر بر انتقال پیام شعر متمرکز است. البته پیشینه موسیقایی بچههای گروه هم در شکلگیری «سآند» یا همان صدای آبجیز بیتاثیر نبوده. یعنی خود گروه تلفیق عجیبی بود از ۵ ملیت مختلف، اما نکته بسیار مهم دیگه این است که در همان سالهایی که به ایران سفر میکردیم، متوجه شدیم بسیاری از سبکهایی که ما در بیرون از ایران به آن ها گوش میدهیم، در داخل ایران شنیده نمیشود. لازم به یادآوری است که ما داریم درباره حدود ۲۰ سال پیش صحبت میکنیم. زمانی که هنوز اینترنت و شبکههای اجتماعی به شکل امروزی پیشرفت نکرده بود و گسترده نبود. حتی موسیقیهای پاپی که امروز با مجوز در داخل ایران تولید میشه، در آن زمان به این آسانی مجوز نمیگرفتند. نوازندههای سبکهای آلترناتیو با محدودیتها و محرومیتهای زیادی مواجه بودند. بیشتر هم سن و سالهای ما به سبکهای راک دهههای ۶۰ تا ۹۰ (میلادی) گوش میدادند. در عین حال به جز موسیقی پاپ که بیشتر از لسآنجلس میآمد، تنوع زیادی در موسیقی غیرِ اصیل و فولک ایران وجود نداشت. این شرایط در واقع انگیزهای شد برای اینکه ما بخواهیم از طریق ترانههایمان سبکهایی که خودمان به آن ها گوش میدادیم، مثل رِگه یا ریتمهای آمریکای لاتین را به نسلهای جوانتر معرفی کنیم. دوست داشتیم آزمایش کنیم و ببینیم این موسیقیها به زبان فارسی چه رنگ و بویی به خودشان میگیرند.
هرچقدر هم که بخواهیم از سیاست فاصله بگیریم که واقعا هم تلاش میکنیم، سیاست خودش سراغ ما میاد! البته پیشینه تحصیلی من در رشته مددکاری اجتماعی هم در شکلدهی به افکار و اعتقادهای من تاثیر زیادی داشته و گاه به صورت غیرارادی در شعرها بازتاب پیدا میکند.
پلاک۵۲ : گروهی از صاحبنظران معتقدند ماندگاری یک ترانه به شعر آن است. تا چه اندازه به این موضوع اعتقاد دارید و به عقیده گروه آبجیز شعرهایی که در ترانههایتان مورد استفاده قرار میگیرد تا چه اندازه توانسته بر ذهن مخاطبان شما بنشیند و بر آن ها تاثیرگذار باشد؟
به نظر میرسد که در کارهای ما شعرها تاثیرگذار بودهاند. بعضی از آن ها مثل «گریه مرد»، «باراب باراب»، «ادعا»، یا «دموکراسی» خیلی مورد استقبال قرار گرفتند. البته لازم است روی این موضوع تاکید کنم که در آبجیز، موسیقی و شعر همدیگر را همراهی و تکمیل میکنند و بدون همدیگر بیمعنی میشوند. همچنین، شیوه و لحن بیان ما، چه در اجراهای زنده و چه در ویدیوهایی که منتشر کردیم باعث شد آبجیز به عنوان یک بند(گروه) متفاوت و ساختار شکن شناخته شود.
پلاک۵۲ : ترانههای گروه آبجیز گاه به مسایل و موضوعهای اجتماعی میپردازد و گاه بیشتر جنبه سرگرمی پیدا میکند. این موضوع به حال و هوای گروه در زمان ساخت اثر مربوط میشود یا اعتقاد به انتشار آثاری با درونمایه واحد و تعریف شده ندارید؟
ما معمولا به سوژهها و موضوعهایی میپردازیم که در وهله نخست برای خودمان جالب و سوال برانگیز است. روابط انسانی مثل موضوعهای مربوط به مسایل روانی و اجتماعی در راس آن ها قرار دارد. سیاست هم از زندگی روزمره ما به عنوان دو زن ایرانی مهاجر، جدا نیست. هرچقدر هم که بخواهیم از سیاست فاصله بگیریم که واقعا هم تلاش میکنیم، سیاست خودش سراغ ما میاد! البته پیشینه تحصیلی من در رشته مددکاری اجتماعی هم در شکلدهی به افکار و اعتقادهای من تاثیر زیادی داشته و گاه به صورت غیرارادی در شعرها بازتاب پیدا میکند.
پلاک۵۲ : اگر بخواهیم در میان آثار گروه آبجیز به یک ویژگی منحصر به فرد اشاره کنیم، به عقیده خودتان برجستهترین وجه موسیقی گروه شما چیست؟
برجستهترین ویژگی گروه ما میتواند ساختارشکنی در زمینه کلیشهها باشد. عبور از مرزهای ساختگی و تکراری و محدودیتهای قراردادی دست و پا گیر در زمینه ساختار موسیقی و شعر که بیشتر آن ها جنبه توصیفی دارند و با چاشنی طنز روی صحنه ارایه میشوند، میتواند بارزترین ویژگی گروه آبجیز باشد. اینکه هر دو زن و خواهر هستیم و اینکه حس و حال واقعی خودمان را صمیمانه با مخاطب به اشتراک میگذاریم هم یکی دیگر از ویژگیهای خاص آبجیز است. صفورا همیشه تلاش میکند تا خودش را از حاشیه امن موسیقایی بیرون بکشد و تجربههای جدید کسب کند. یک روز گیتاریست است ، فردای آن روز تصمیم می گیرد باسیست بشود و شوخی شوخی گیتار بیس می گیرد دستش و روی صحنه می آید. من فکر میکنم همه اینها ویژگیهای هستند که آبجیز را متفاوت میکند.
پلاک۵۲ : موسیقی از نظر زیباییشناختی گاه به سمت اثری برای بازتاب یک احساس تمایل پیدا میکند و گاه جنبه روایی مییابد. با توجه به اینکه گروه آبجیز گستره قابل توجهی از موضوعات را در آثارش ارایه میکند، به کدام جنبه تمایل بیشتری دارید و چرا؟
ما معمولا به موضوعاتی میپردازیم که در آن زمان خاص، برای خود ما مطرح و سوال برانگیز هستند. جواب منطقی و دقیقی هم برای این موضوع نداریم، اما فکر میکنیم شاید با نور انداختن روی آن سوژهها بتوان به طور عمومی به نتیجهای رسید!
پلاک۵۲ : با توجه به اینکه صفورا به عنوان یکی از پایههای اصلی گروه آبجیز در سبک فلامنکو درس خوانده و برخی از آثار گروه شما به شدت وامدار این نوع موسیقی است، آیا این امکان وجود دارد که در آینده آثار بیشتری با توجه به این سبک موسیقی توسط گروه شما تولید و منتشر شود؟
صفورا در دو دوره مختلف، در این رشته در اسپانیا تحصیل کرده است. با توجه به اینکه موسیقی فلامنکو از لحاظ تاریخی و فرهنگی نقطه تقاطع بین شرق و غرب به حساب میاد، برای فردی با ویژگیهای مشابه بسیار قابل درک است. به همین خاطر، به دل صفورا نزدیکتر بود. اینکه کارهای بعدی ما چه فرمی به خودش بگیرد بستگی به شرایط، امکانات و البته حال و روز فکری و احساسی صفورا در آینده خواهد داشت و اینکه صفورا باز چه سازی رو بخواد امتحان کنه (خنده).
پلاک۵۲ : موسیقی الکترونیک یکی از محوریترین شیوههایی است که در ساخت آثار گروه آبجیز مورد توجه و استفاده قرار میگیرد، آیا میتوان گفت که گروه شما قصد دارد به صورت ویژه به این سبک بپردازد؟
استفاده از سبک الکترونیک که بیشتر در ترانههای آلبوم آخر ما شنیده میشود، به این دلیل است که ما کار ساخت آن آلبوم رو در زمانی شروع کردیم که صفورا داشت طراحی صدا میخواند که به همین خاطر از تجربهها و اندوختههای جدیدش در تنظیم و طراحی ترانههای آلبوم استفاده کرد.
پلاک۵۲ : تا چه اندازه موسیقی در حال تولید در داخل ایران را دنبال میکنید؟
با توجه به اینکه سالها است در ایران زندگی نمیکنیم، متاسفانه خیلی از گروههای فعال روز را هم نمیشناسیم، اما همواره به شدت طرفدار کار نوازندههای سبک آلترناتیو هستیم. به ویژه آن دسته از نوازندهها و خوانندههایی که سنتشکنی کردند و با عبور از کلیشهها راه را برای نسل های بعدی هموار کردند.