دیالوگ ماندگار فیلم بازداشتگاه شماره 17 

در این شماره مجددا باز میگردیم به بیلی وایلدر کارگردان نامی دهه های پنجاه و شصت آمریکا. او که فعالیتش را با فیلم نامه نویسی و دستیاری نویسنده ی نامی ریموند چندلر آغاز کرده بود، وارد سینما شد. قدرت قلم وایلدر را می توان در آثارش به خوبی مشاهده کرد. داستان گویی فوق العاده و دیالوگ های به یاد ماندنی.

شخصیت های فیلم های وایلدر کاملا زمینی و در دسترس هستند. اشخاصی که به راحتی می توان دیدشان. حتی اتفاقاتی که برای آنها می افتد نیز چندان عجیب نیست. عشق یک طرفه دختر یک خدمتکار به پسر اربابش، عشق اشتباهی مردی میانسال به زنی که درواقع مردی است در لباس یک زن، کارمندی که برای موقعیتش در شرکت خانه اش را در اختیار تفریحات مخفیانه رییسش می گذارد، زنی بازیگر که دورانش به پایان رسیده، و …

فیلم بازداشتگاه شماره 17 محصول 1953 درواقع در امتداد فیلم هایی است که با موضوع جنگ جهانی دوم در آن سال ها دوران شکوفایی شان را می گذراندند. فیلم درامی کمدی-جنگی است.

تماشا کنید :

دیالوگ ماندگار فیلم دکتر استرنج لاو

زیباترین مونولوگ تاریخ سینما در دیکتاتور بزرگ

گرچه فیلم موفقی از آب درآمد، اما جز بهترین های این ژانر نیست –که در شماره های بعد به معرفی آنها نیز خواهیم پرداخت- با این وجود فیلم مفرحی است.

ویلیام هولدن بابت بازی در این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. وایلدر با وجود کاندیداتوری اش نتوانست اسکار بهترین کارگردان را آن خود کند.

فیلم درباره ی اسرای نیروی هوایی آمریکا در اسارت آلمان نازی در اردوگاهی در اطریش است. اما یکی از آنها به نظر جاسوس نازی هاست.

 اما دیالوگ اصلی فیلم

• با یه لشکر دلقک چطور می خواین جنگ رو ببرین؟

• امیدمون به اینه که شما از خنده پس بیافتین!