روانپزشک | پلاک ۵۲

آخرین شماره مجله پلاک52

برچسب: روانپزشک

دوربرگردان, طنز, گوزن طولانی

از دفترچه خاطرات یک روانپزشک؛ شهرزاد قصه گو 

در مطبم نشسته بودم که ناگهان در باز شده و مردی با تاج و شنلی بلند وارد شد. مرد شنل پوش نیامده نشست روی مبل و گفت: دکتر دستم به روپوش سفیدت. بعد نگاهی به سرتاپای من انداخت و گفت: دکتر! پس روپوش سفیده ات…