داستان دنباله دار سلیم سامورایی – قسمت ششم
سلیمسامورایی توجهی به حرف او نکرد و به سمتی رفت که زن موطلایی نشسته بود. روبهرویش در سکوت ایستاد. نگاهش را دوخت به نیمرخ مهتابی و بینی کشیدهاش که نوکی متمایل به بالا داشت. طلا لیوان خالی نوشابه را روی میز گذاشت و سرش را به طرف سلیمسامورایی چرخاند و زلزل او را نگاه کرد.
داستان دنباله دار سلیم سامورایی – قسمت اول
سلیمسامورایی از مردمان ایران قدیم بود. از گروه لاتهای جوانمردی که در دل تاریخ کهن ایران روزگار میگذراندند و ریشه در فرهنگ و سنت ها و باورهای مردمان این قوم داشتند. از آنهایی که نمیتوان مثبت یا منفی خالص قلمدادشان کرد. افرادی که با القابی چون لوطی، داشی، مشدی و باباشمل شناخته میشدند و با داشتن آداب و رسومی خاص مرام و مسلکی برای خود به هم زده بودند.