شفای درون با ادبیات
وقتی که روزگار با ناخوبیهایش، با غم و غصّههایش جوانی ما را به تاراج میدهد، چه کسی میتواند موهای سپید ما را که یکشبه به برف شبیه میشود، سیاه کند؟ چه کسی میتواند آن گرفتگی قلبی ما را درک کند جز خود ما؟
وقتی که روزگار با ناخوبیهایش، با غم و غصّههایش جوانی ما را به تاراج میدهد، چه کسی میتواند موهای سپید ما را که یکشبه به برف شبیه میشود، سیاه کند؟ چه کسی میتواند آن گرفتگی قلبی ما را درک کند جز خود ما؟