من و الاغِ آقا شب جمعه ای – قسمت اول
آقا شب جمعه ای، ریشِ سفیدی داشت که روی چانه ی باریک او، نُکِش تیز می شد. هیکلِ چوب کبریتی اش، مثلِ نهال های نازکِ درختِ تبریزیِ جلوی خونمون بود. پنجشنبه ها که می شد، مادر برزگم که ما، ننه جون صداش می کردیم، چشم…
راه و چاه (قسمت دوم)
در دوران ما، آشی که برای ما می پختند نه بی نمک بود و نه، مثلِ آشِ امروزی ها شورِ شور. نه کسی زیاد لی لی به لا لای ما می گذاشت و نه
بی بی جان – قسمت دوم
تصویرسازی : حمید سهرابی بی بی جان تک و تنها در پلاک ۵۲ نشسته بود که پستچی در خانه اش را می زند. سال های سال است که دختر و داماد بی بی به کانادا مهاجرت کرده اند و بی بی جان در بی خبری…