فرهنگ ایرانی | پلاک ۵۲

آخرین شماره مجله پلاک52

برچسب: فرهنگ ایرانی

ادبیات ایران و جهان, فرهنگستان

ضرب المثل­های تهرانی به زبان محاوره ای – قسمت ششم 

یابوی پیشاهنگ آخرش توبره کِش می شه:طعنه به نامدار و پرآوازه ای که به خواری و خفت افتاده باشد. مانند قهرمان و پهلوان بزن بهادری که از دور خارج شده و به پیسی و نکبت افتاده باشد.

ادبیات ایران و جهان, از پیله تا پرواز, طاقچه, فرهنگستان

چنین کنند بزرگان : قسمت دوم 

افراد بی شماری با یک کوله پشتی؛ یا یک دوچرخه دور دنیا را گز می کنند و کک شان هم نمی گزد؛ اما من و همه ی آنان که در دهه های ۵۰ یا قبل از آن به دنیا آمده باشند، می دانیم که خانواده ی جوانانی که مشمول خدمت سربازی شده بودند، خداخدا می کردند که فرزندشان به شهر غریب اعزام نشود.

ادبیات ایران و جهان, فرهنگستان

ضرب المثل­های تهرانی به زبان محاوره ای – قسمت هفتم 

سر سفره، خاله خواهر زاده رو نمی شناسه:از ساده ترین و بهترین آزمایشات از دوست که علاقه اش واقعی و یا به ریا است،‌در سر سفره و حضور خوراکی می باشد که همه اش به فکر خود می باشد یا به فکر رفیق هم هست.

ادبیات ایران و جهان, فرهنگستان

ضرب المثل­های تهرانی به زبان محاوره ای – قسمت پنچم 

ماس مختار سلطنه س، می بینی ماسّه، می خری دوغه، می خوری آبه : متاع فریبنده،‌جنسی که ظاهر خوش و باطنی خراب داشته باشد – مختارالسلطنه یکی از حکام ستمگر تهران بود که قیمت بر روی اجناس نهاده، درنتیجه هر چه از جمله ماست بد و خراب شده،‌نام ماستِ مختار السلطنه گرفته بود.