داستان طنز | پلاک ۵۲

آخرین شماره مجله پلاک52

برچسب: داستان طنز

حیات خلوت

حکایت «سَر خَر» عبید زاکانی 

روزی مردی سوار بر خر از دهی به دهی دیگر می رفت. در میان راه عده ای از جوانان که شراب خورده و مست بودند راه را بر او می بندند؛ یکی از آنها جامی پر از شراب به او تعارف می کند. مرد استغفرالله گویان سرباز زد.