می گویند بوها و عطرها خواص عجیبی دارند. فصل بهار است و اردیبهشت زیبای خدا سرشار است از عطرهای خوش و دل انگیز بهاری که از هر سو به مشام می رسد. یکی از ناب ترین رایحه ها، بوی بهار نارنج است.

زمانی که بوی بهارنارنج را استشمام می کنید خواه ناخواه به یاد کوچه پس کوچه های شیراز می افتید. درخت نارنج درخت سخاوتمند و دست و دلبازی است که از آن به شیوه های مختلف بهره برده می شود. محصولات بی نظیر آن شامل دمنوش های خوش عطر، مرباهای خوشمزه و عرقیجات است.

عروسی درخت نارنج

درخت نارنج یکی از عناصر هویتی شهر شیراز است. افسانه عروسی درخت شیراز یکی از افسانه های معروف این شهر است. رسمی در روزگاران قدیم وجود داشته که طی آن، درخت نارنجی را که بار نمی داد را عروس می کردند.

برای عروس کردن درخت نارنج، همسایگان و آشنایان به منزل فردی می رفته اند که درخت نارنجش از بار دادن خسته شده و در طی این مراسم، زن صاحبخانه یا شخصی دیگر با اره به سمت درخت می رفته و با صدای بلند نیت خود از قطع کردن این درخت را اعلام می کرده است.

وی می گفته درخت بی محصول را بهتر است قطع کند. اما سایر زنان حاضر در این مراسم از صاحبخانه خواهش می کردند که این کار را انجام ندهد. در واقع زنان دیگر به عنوان ضامن از زن اره به دست درخواست می کردند که به درخت، فرصت و شانسی دوباره بدهد تا شاید سال آینده، بار فراوانی داشته باشد. با پادرمیانی سایرین، زن اره به دست از تصمیم خود منصرف شده و در ادامه مراسم تصمیم می گیرد که آن درخت بی بار را با کشیدن توری سفید عروس کند و یک مراسم عروسی باشکوه به راه بیندازند.


در این مراسم جشن و پایکوبی به راه انداخته می شود و همگان آرزو می کنند که سال بعد، شاهد بارور شدن این درخت نارنج یا همان عروس خانم باشند. البته به جز شیراز، در شهر رامسر نیز چنین مراسمی برگزار می شده است و امروزه نیز این سنت های بومی به طور نمادین انجام می شود.

مطالعه کنید : اردیبهشـت و اردیبهشتـگان

رسول پرویزی یکی از نویسندگان به نام ادبیات داستانی شیراز است. وی در سال ۱۳۵۶ چشم از جهان فرو بست.

وی در داستان  لولی سرمست  به فضاسازی عطر بهارنارنج می پردازد:

روی حوض حیاط، درخت های بزرگ زده بودند. قالی های زیبای قشقایی با رنگ های زنده و شاداب، روی تخت ها فرش شده بود. دو ردیف درخت نارنج کهن در باغچه های موازی حیاط گردن کشیده بود.

اردیبهشت ماه بود و عطر بهار نارنج در هوا موج می زد…