پری‌سا شمس

عمه خانم را دریاب

 

عمه خانم نشسته زیر تیغ آفتاب روی نیمکت آسایشگاه. پیرمردی کنارش. کیسه داروها را به دستش می‌دهم.

-بفرمایید عمه جان! اینم قرص‌هاتون!

-دفترچه‌ام کو؟

-آهان، داشت یادم می‌رفت. دفترچه‌تون تو کیفمه. بفرمایید.

دفترچه را از کیف در می‌آورم. توی هوا قاپ می‌زند.

-تو اینقدر زرنگی چرا کتونی زرنگی پات نیست؟

-جان؟

– اینقدر بلایی چرا کاپشن خلبانی تنت نیست؟ -بیشتر کفی کار می‌کنی یا تو ماشین لخت کردن هم حرفی واسه گفتن داری؟

-من گیج شدم .عمه، اصلا نمی‌فهمم در مورد چی دارین حرف می‌زنین.

-در مورد شغلت…دزدی!

-عمه این چه حرفیه؟ من دزدم؟

یه عمر من و تک تک شوهران مرحومم کار کردیم، حق بیمه دادیم که حالا همه چی برامون مفت باشه!

-هان! داشتی دفترچه منو یه لا می‌رفتی. خوب به موقع مچتو گرفتم!

-دفترچه شما؟ دفترچه بیمه؟ آخه به چه درد من می‌خوره؟

-برو بچه! می‌ری این دکتر اون دکتر، می‌دی دوا آزمایشاتو تو دفترچه من می‌نویسن، مجانی شه!

-عمه جان! واقعا راجع ‌به شخصیت من چه فکری کردین؟

-فکر می‌کنم بی‌شخصیتی!

-باشه، اصلا من بی‌شخصیت و دزد، یه نگاه به این صفحه اول دفترچه‌تون بندازین، مگه این عکس شما نیست؟

-هست ولی دلیل نمی‌شه.

-دیگه دلیل از این واضح‌تر؟ با وجود این عکس کسی می‌تونه خودشو جای شما جا بزنه؟

-ته صورتت که به خودم رفته، ور می‌داری یه چارقد سرت می‌کنی که دیگه با من مو نزنی…

هیچ بیمه‌ای ویتامین و قرص پرپشت کننده مو و لوسیون ضد افتاب رو پوشش نمی‌ده. در ضمن، اون قرصه هم مال آقایونه، نمی‌دونم به چه درد شما می‌خوره؟

دستانم از فرط خشم می‌لرزید و صدایم مثل تمام وقت‌هایی که عصبی می‌شوم، دو رگه پوست پیازی شده بود.

-عمه جان! واقعا شما فکر می‌کنید این دفترچه‌تون چقدر کارایی داره که به‌خاطرش اینهمه به من تهمت زدین؟

-خیلی، یه عمر من و تک تک شوهران مرحومم کار کردیم، حق بیمه دادیم که حالا همه چی برامون مفت باشه.

-ولی نیست. هیچ کدوم اون قرص‌هایی که براتون خریدمو بیمه پوشش نمی‌ده.

-دروغ نگو قرشمال! پول من پیرزن خوردن نداره!

-من که نخواستم از شما پولشو بگیرم ولی این قبض داروهاس! سیصد و چهل هزارتومن پول اون چهارتا ورق دارو رو دادم. -خدا مرگم بده! اینا چرا همه چیو دولا پهنا حساب کردن؟

-هیچ بیمه‌ای ویتامین و قرص پرپشت کننده مو و لوسیون ضد افتاب رو پوشش نمی‌ده. در ضمن، اون قرصه هم مال آقایونه، نمی‌دونم به چه درد شما می‌خوره؟

-اینا رو دکتر بهم داده مادر. پیریه و هزار درد. عمه را بوسیدم و خداحافظی کردم.

عمه مشغول تقسیم داروها با پیرمرد کناری شد.