داستان صوتی مردی هست که عادت داره با چتر بکوبه تو کله ام
مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد تو سرم. با امروز دقیقاً پنج سالی میشود که با چتر میکوبد تو سرم. اولش نمیتوانستم تحملش کنم ولی حالا دیگر بهاش عادت کردهام.
اسم مرد را نمیدانم.
داستان صوتی مرگ یک کارمند اثر آنتوان چخوف
در شبی خوش ، کارمندی به اسم ایوان دمیتریچ چرویاکف که خود نیز به اندازه ی همان شب ، خوش بود در ردیف دوم تئاتر نشسته و دوربین به چشم سرگرم تماشای اپرت ” ناقوسهای کورنیلف ” بود . چشم به صحنه دوخته بود و عرش اعلی را سیر میکرد . اما ناگهان …
داستان صوتی خنجری در این باغ
خنجری در این باغ واهه کاچا را به شهرتی دوباره رساند. این رمان تکان دهنده حاصل چندین سال مطالعه، پژوهش و بررسی منابع گوناگون و خاطرات شاهدان عینی و جان به در بردگان نخستین جنایت بزرگ قرن بیستم، یعنی نژادکشی ارمنیان، است.
استاد و شیطان
استاد با فنجانی از قهوه و کتابی که تا وسط هایش را خوانده، روی کاناپه لم داده بود. ساعت نه شب را نشان می داد و هنوز زنش از مهمانی نیامده بود.
سرو باغ ملکوت
تقدیم به روح عالیقدر خسرو آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان
که در موسیقی خوش آهنگ هستی، همواره خود را «لا» و «سکوت» می دانست
تاکسیدرمی ها در قرنطینه
بعد از اعلام ورود کرونا مثل آدم های متمدن با زنم مهشید در قرنطینه ی خانگی نشسته بودیم و احساس متمدن بودن و البته همذات پنداری با کل جهان …
جای فور تونتی ، دولول نصیبم شد
شهرام شهیدی راستش مجبور شدم نامزدی ام با جسیکا را به هم بزنم. نه به خاطر این که سالنهای برگزاری مراسم به خاطر کرونا تعطیل بودند. نه. داس…
در قرنطینه خانگی چه کنیم؟
حالا که کل جهان رفتن به مرخصی طولانی مدت و اکثر مردم خونه نشین شدند. پیشنهادهای خودمو که از تجربه تو خونه موندن به دست آوردم، برا شما باز…