راه و چاه (قسمت دوم)
در دوران ما، آشی که برای ما می پختند نه بی نمک بود و نه، مثلِ آشِ امروزی ها شورِ شور. نه کسی زیاد لی لی به لا لای ما می گذاشت و نه
راه و چاه – قسمت اول
عزیزم فدات بشم، دلم می خواهد برات حرف بزنم. چون، در این روز و روزگار چیزهایی را می بینم و می شنوم، که با ذهن کج خیالِ من جور در نمی آید.
ماموریت در دوبی – قسمت بیست و دوم
درست حدس زدی. حالا باید هر چه زودتر ده قبضه توپ ام ۲۴ با تمام متعلقات مجهز به صدا خفه کن برای من تهیه کنی.
ماموریت در دوبی – قسمت بیست و یکم
آن روز صبح فیتز برنامه کار خود را طوری تنظیم کرده بود تا دقیقا در راس ساعت مقرر وارد سفارت آمریکا در تهران شود.
ماموریت در دوبی – قسمت بیستم
تاکسی حامل فیتز از میان خیابان هایی می گذشت که از نظر زیبایی و زرق و برق ظاهری کمترین تفاوتی با شیک ترین مناطق مسکونی شهرها آمریکا نداشت
ما زود باور بودیم و دیدیم ثمرش را
بیا با شما بریم به روز گارِ خوشِ قدیمی ها که هیچ شیله پیله ای نداشتند و همه عاشق هم بودند.
ماموریت در دوبی – قسمت نوزدهم
تو هنوز اعراب را نشناخته ای. تفرقه و نفاق مشخصه اصلی رهبران عرب است و به همین سبب آنها درهیچ نبردی کمترین شانسی برای پیروزی بر دشمن ندارند
ماموریت در دوبی- قسمت هجدهم
نویسنده : رابین مور برگردان : غلامرضا کیامهر ماجراهای هیجان انگیز این رمان سیاسی در واقع نوعی افشاگری زیرکانه پشت پرده حوادث سه دهه آخر حکومت پهلوی در منطقه خلیج فارس و شرق میانه است که یک سر تمامی این ماجراها به تهران دهه ۱۹۷۰…