داستان | پلاک ۵۲

آخرین شماره مجله پلاک52

دسته: داستان

ادبیات ایران و جهان, داستان, فرهنگستان

داستان دنباله دار سلیم سامورایی – قسمت هفتم 

طلا  بطری آبجو را از روی میز برداشت و در دو استکان نوشیدنی ریخت. بدون اینکه منتظر سلیم‌سامورایی شود محتویات استکان خودش را نوشید. سلیم‌سامورایی از جا برخاست و به سمت میز رفت. نفهمید تا کی و چقدر هم‌پای زن نوشید.

ادبیات ایران و جهان, پادکست, داستان, فرهنگستان

داستان صوتی جشن تولد اثر اسلاومیر مرژوک 

سراغ وکیلم رفته بودم. تالار خانه‌اش وهم انگیز بود. از لابلای پشت دری‌های توری و برگ گل‌های کاغذی نور کمی‌تو می‌آمد. خانم خانه که روی مبلی با رو کش سفید لمیده بود. لباسی به تن داشت با نقش پروانه. پروانه‌های درشت وچشمگیر.

ادبیات ایران و جهان, داستان, فرهنگستان

داستان دنباله دار سلیم سامورایی – قسمت ششم 

سلیم‌سامورایی توجهی به حرف او نکرد و به سمتی رفت که زن موطلایی نشسته بود.‌ روبه‌رویش در سکوت ایستاد. نگاهش را دوخت به نیم‌رخ مهتابی و بینی کشیده‌اش که نوکی متمایل به بالا داشت. طلا لیوان خالی نوشابه را روی میز گذاشت و سرش را به طرف سلیم‌سامورایی چرخاند و زل‌زل او را نگاه کرد.

ادبیات ایران و جهان, داستان, فرهنگستان, فرهنگستان - ۳۹

داستان کوتاه : عاشقانه خلیل و خِیران 

عصر آخرین روز آذر ماه بود. روی تخت چوبی خانه ی قدیمی مادربزرگ دراز کشیده بودم. نور بی رمق خورشید عصرگاهی کم کم به زوال کشیده و پائیز، این فصل عاشق و معشوقه پسند، عزم رفتن کرده بود. چند روزی از آمدنم به ایران می گذشت و به همین بهانه مادربزرگ مهمانی یلدای مفصلی ترتیب داده بود تا پس از سالها طعم یلدای ایرانی را بچشم.

ادبیات ایران و جهان, داستان, فرهنگستان

داستان دنباله دار سلیم سامورایی – قسمت پنجم 

سلیم‌سامورایی صلاح ندید بیشتر از این وقت‌کشی کند و فکرش را به زن معلوم‌الحال بدهد. قدم‌هایش را  تند برداشت و از شکاف دیوارِ ته بازارچه عبور کرد. بعد از چند دقیقه به خانه رسید و در حیاط را نیمه‌باز دید. با پا لگد آرامی به در زد،  چهارطاق بازش کرد و ننه‌گویان وارد حیاط شد.