طاقچه | پلاک ۵۲ - Page 3

آخرین شماره مجله پلاک52

دسته: طاقچه

ادبیات ایران و جهان, از پیله تا پرواز, طاقچه, طاقچه-۴۱

نگاهی به ریشه های مردسالاری در ادبیات کهن پارسی: با زنان مشورت نکنید!! 

با بررسی دیوان اشعار شاعران مان درمی یابیم، که باورهای نامبارکی درباره ی زنان وجود داشته است که جامعه را به سوی مردسالاری عمیقی پیش برده است.

امشاسپندان و ارتباطشان با جشن های آئینی
طاقچه, طاقچه - ۴۰, فرهنگستان

موجودات اسطوره ای و افسانه ای در ایران باستان؛ قسمت پنجم: ایزدان 

امشاسپندان و ارتباطشان با جشن های آئینی  موجودات افسانه ای و اسطوره ای در تاریخ ایران قسمت پنچم امشاسپندان یا امهرسپندان(Amahraspand)، نام دسته ای از فرشتگان آیین مزدیسناست که بزرگ ترین و گرامی ترین آن ها هستند. امشاسپندان به جاودانان مقدس یا بی مرگان مقدس،…

از پیله تا پرواز, طاقچه, طاقچه - ۳۹

درباره ی کتاب «هشت قرن کسوف» نوشته ی هوشنگ ملک نیا 

در پی اتفاقی خجسته و به مناسبت بزرگداشت هشتصدمین سال هجری قمری ورود شمس تبریزی به قونیه، برای دیدار با مولانا جلال الدین، کتاب «هشت قرن کسوف» در انتشارات تخته سیاه، منتشر شد.

از پیله تا پرواز, طاقچه

چنین کنند بزرگان: قسمت سوم 

یادش به خیر دکتر محمود انوار در کلاس هایش همیشه می گفت اگر قرآن نبود؛ گلستان سعدی برای هدایت بشر کافی بود. حال سوال این جاست که ما به پندهای سعدی اندیشیده ایم یا چون خود را مرید او دانسته ایم و او را بزرگ می شماریم، نیازی نمی بینیم که به حرف هایش فکر کنیم.

ادبیات ایران و جهان, از پیله تا پرواز, طاقچه, فرهنگستان

چنین کنند بزرگان : قسمت دوم 

افراد بی شماری با یک کوله پشتی؛ یا یک دوچرخه دور دنیا را گز می کنند و کک شان هم نمی گزد؛ اما من و همه ی آنان که در دهه های ۵۰ یا قبل از آن به دنیا آمده باشند، می دانیم که خانواده ی جوانانی که مشمول خدمت سربازی شده بودند، خداخدا می کردند که فرزندشان به شهر غریب اعزام نشود.

ادبیات ایران و جهان, از پیله تا پرواز, طاقچه, فرهنگستان

چنین کنند بزرگان 

چه بسا که اگر همان آدم های قدیمی، امروز، همان حرف ها را می زدند، برمی آشفتیم و به مناظره و مباحثه و مجادله برمی خاستیم؛ اما چون آن ها دیگر نیستند و به عبارتی دست شان از دنیا کوتاه است و پشت سر مرده هم نباید حرف زد، حرف شان را دربست می پذیریم.

پای بساط عشق, طاقچه, فرهنگستان

مختصری در خصوص تاریخچه جزء لایتجزی 

اگر اتم ها وجود نمی داشتند (منظور از اتم همان جزء تقسیم ناپذیر است) تقسیم پذیری اجسام بی پایان بود و حال آنکه عقل خلاف این می گوید پس تقسیم پذیری اجسام و مواد در جایی متوقف می شوند. این سرحد نهایی تقسیم پذیری همان جزء لایتجزی است که اتم نام دارد. مکتب ویشه شیکا، اتم را ابدی، لایتجزی، قائم بالذات و غیر مخلوق می دانست.