در این شماره می رسیم به یکی از فیلم های مهم تاریخ سینما. اثری جاودانه از چارلی چاپلین که در سال 1940 در بحبوحه ی جنگ دوم جهانی آن را ساخته و به نمایش درآورد. گرچه با توجه به حساسیت و کمال گرایی افرای چاپلین زمان ساخت این فیلم دستکم نزدیک به دو سال-539 روز- بطول انجامید.




چاپلین زمانی تصمیم به ساخت دیکتاتور بزرگ گرفت که طرفداران نازی ها و همینطور کسانی که معتقد بودند که آنچه که در اروپا در جریان است ارتباطی با آمریکا ندارد، بسیار  قدرتمند بودند. این باعث شد تا چاپلین با ساخت دیکتاتور بزرگ خود را در مرکز آماج فشارهایی قرار دهد که سرانجام در سالهای بعد منجر به اخراج او از آمریکا شد. این فیلم در هیچ رشته ای برنده جایزه اسکار نشد!

دیکتاتور بزرگ اولین فیلم تماما ناطق چاپلین است. مقاومت او برای ساخت فیلم های صامت سرانجام به پایان رسید. چرا که معتقد بود بازیگران دیگر آن آمادگی لازم برای بازی در نقش های صامت را مانند سابق ندارند.

چاپلین در فیلم مردی یهودی است که در جنگ جهانی اول برای کشورش جنگیده و اکنون یک آرایشگر است. او در زمانه ای زندگی می کند که آدونید هینکل دیکتاتوری که نقش او را هم چاپلین بازی می کند به سرعت کشور را به سوی جنگ می برد. در این میان دشمنی با یهودیان به اوج خود رسیده و به زودی دامان چاپلین و نزدیکانش را نیز می گیرد.



در پی ماجراهایی جای چاپلین و دیکتاتور که شباهتی تام به هم دارند عوض می شود و چاپلین آرایشگر برای اجتماع نازی ها نطقی تاریخی می کند که آن را زیباترین مونولوگ تاریخ سینما می دانند.

تماشا کنید :

دیالوگ ماندگار فیلم دکتر استرنج لاو

در این فیلم همسر سوم چاپلین پولت گودار نیز حضور دارد که پس از این فیلم راهشان از یکدیگر جدا می شود.

چارلی چاپلین و پولت گودار

و اما سخنرانی کم نظیر چاپلین:

متاسفم، من نمی‌خواهم بیش از این رهبر باشم، این کار من نیست. من دوست دارم اگر امکانی باشد به هر کسی که می‌توانم کمک کنم. یهودی، بی‌دین، سیاه یا سفید. ما خواستار کمک به ‌یکدیگر هستیم، انسانیت چنین است.

ما همه خواهان آنیم که در شادی یکدیگر شریک باشیم و با هم زندگی کنیم، زندگی‌ایی فارغ از رنج و نکبت ما می‌خواهیم از یکدیگر متنفر باشیم و یکدیگر را تحقیر کنیم.

در این دنیا برای همه ما مکانی برای زندگی هست، این کره خاکی بقدر کافی غنی هست تا توشه و غذایی برای همه ما فراهم آورد شیوه و مسیر زندگی می‌تواند آزاد و زیبا باشد، اما ما راه را گم کرده‌ایم.

حرص و طمع روح بشریت را مسموم کرده و نفرت مانعی بزرگ است که ما را در بدبختی، نکبت و خونریزی غوطه‌ور کرده! ما سرعت را بالا برده‌ایم اما خودمان اسیر این سرعت شده ایم. زندگی صنعتی به ما فراوانی و وفور داده، ولی ما را در نیازهای بیشتری فرو برده‌است.دانش‌مان، ما را بدبین و خودخواه ساخته است و هوشمندی‌مان، ما را سخت‌گیر و نامهربان، ما بسیار فکر می‌کنیم اما احساس را گم کرد‌ایم، نیاز ما به انسانیت بیشتر از نیاز ما به ماشین‌آلات است. پیش از هوشمندی ما نیازمند مهربانی و محبتیم بدون این کیفیت‌‌ها، زندگی خشن و وحشیانه می‌شود و ما همه سرمایه انسانی خود را از دست خواهیم داد. حرکت هواپیما‌ها و امواج رادیو‌ها ما را به‌هم نزدیکتر کرده‌اند. طبیعت این اختراعات نیکی نهفته درانسانیت را فریاد می‌کشند. فریادی برای برادری جهانی و اتحاد و یگانگی ما همه باهم برابریم!ـ

همین حالا که صدای من به گوش میلیون‌ها نفر در سراسر جهان می‌رسد، هستند افراد بی گناهی که زندانی شده‌ و شکنجه می‌شوند و میلیون مرد و زن و کودکی که از این سیستم و وضعیت به ستوه آمده و نا امید شده‌اند!ـ

به کسانی که قادر به شنیدن صدای من هستند می‌گویم ناامید نباشید، نکبت و بدبختی که ما را فرا گرفته حاصل حرص و طمع کسانی است که از پیشرفت انسان و جریان یافتن انسانیت وحشت دارند. اما بدانید که این وضعیت گذراست و این نفرت بزودی به تاریخ خواهد پیوست، دیکتاتور‌ها خواهند مرد و قدرتی که از مردم گرفته بودند به مردم باز خواهد گشت، آنها می‌میرند اما  آزادی هرگز نخواهد مرد. ای سربازان! خود را به دست ددمنشانی که شما را تحقیر می‌کنند و رفتار‌هایی حیوانی با شما دارند نسپارید

آنها می‌خواهند شما را به بردگی ببرند، آنها به شما می‌گویند چه کار کنید و چگونه فکر کنید و چه احساسی داشته باشید و چه چیزی و به چه مقدار بخورید! آنها شما را قربانی اهداف خود می کنند

ای سربازان! خود را به این انسان‌نما‌ها، به کسانی که ذهن و قلبی ماشینی دارند نسپارید. شما ماشین نیستید، شما حیوان نیستید، شماها انسانید و در قلب و سینه خود عشق به مردم و انسانیت را دارید.
شما نفرت نمی ورزید، شما‌ها تهی از عشق همچون ماشین نیستید. تنها بی عشقان می‌توانند متنفر باشند
ای سربازان! در راه اسیر کردن و رنج و عذاب دادن دیگران قدمی بر ندارید. تنها برای آزادی انسان‌ها مبارزه کنید و به پیش بروید.

در کتاب مقدس آمده است که قلمرو پادشاهی خداوند تنها در درون سینه آدمیان است. قلمرو پادشاهی خداوند متعلق به یک نفر و یا یک گروه خاص از مردم نیست! این قلمرو در درون ماست و متعلق به همه ماست، تو و من! شما قدرت دارید، قدرتی که می‌تواند ماشین‌آلات تولید کند. قدرتی که می‌تواند شادی و خوشبختی ایجاد کند. شما انسان‌ها قدرتش را دارید تا زندگی‌ایی آزاد و زیبا بسازید. شجاع باشید و این زندگی را به یک زندگی متهورانه و شگفت‌انگیز بدل کنید. پس به نام دموکراسی و برابری همه باهم متحد شوید و از قدرت خود استفاده کنید بیایید همه با هم برای یک دنیای جدید مبارزه کنیم. دنیایی که در آن همه امکان کار و تلاش برای ساختن آینده را دارند. آینده‌ایی مطمئن با دوران سالخوردگی امن و راحت برای بهره بردن از زندگی تا آخرین لحظه هرچند عده‌ایی با این وعده‌ها به قدرت می‌رسند. اما آنها دروغ می‌گویند، آنها به وعده‌های خود عمل نمی‌کنند، هرگز عمل نمی‌کنند. این کار دیکتاتورهاست، آنها هر چه بخواهند می‌کنند و آزادی عمل کامل دارند. اما مردم خود را به بند اسارت و بردگی می‌کشند. پس بیایید از همین حالا برای تحقق آن وعده‌های راستین مبارزه کنیم، برای دنیایی آزاد، برای از بین بردن مرزهای دروغین بین کشورها و ملت‌ها، برای از بین بردن موانع‌ایی مثل حرص و طمع نفرت و تعصب و ناشکیبایی نسبت به یکدیگر بیایید برای برپایی یک دنیای منطقی مبارزه کنیم

دنیایی که علم و پیشرفت آن موجب شادی وخوشبختی تمامی انسان‌ها خواهد شد ای سربازان! به نام دموکراسی بیایید همه با هم متحد شویم..